فلسفه دین ویتگنشتاینی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دین پژوهی یکی از وجوه مختلف اندیشه ویتگنشتاین است. در این نوشته رهیافت های وی را در دستیابی به باور دینی مورد اشاره قرار می دهیم.
امروزه توافق فزاینده ای در بین فیلسوفان تحلیلی وجود دارد که لودویک ویتگنشتاین، فیلسوف انگلیسی اتریشی الاصل را بزرگ ترین فیلسوف قرن بیستم می دانند؛ با این مسئله موافق باشیم یا نباشیم، یک نکته انکارناپذیر است و آن تاثیر خیره کننده ویتگنشتاین بر حوزه های مختلف فلسفی و حتی غیر فلسفی است. شاید نام ویتگنشتاین بیش از هر چیز فلسفه زبان را به ذهن بیاورد اما طی دهه های گذشته ادبیات گسترده ای حول محور آرای ویتگنشتاین در فلسفه ذهن، فلسفه منطق، فلسفه ریاضیات، فلسفه هنر و زیبایی شناسی و حتی حوزه های غیر فلسفی نظیر نقد ادبی شکل گرفته است.
تاثیر ویتگنشتاین در فلسفه
یکی از بحث انگیزترین حوزه هایی که می توان تاثیر ویتگنشتاین را بر آن مشاهده کرد، فلسفه دین است و این تاثیر تا آنجاست که عده ای از معتبرترین فیلسوفان دین در قرن بیستم و بیست ویکم از فلسفه دین ویتگنشتاینی (Wittgensteinian Philosophy of Religion) سخن می گویند و معتقدند در آینده، فیلسوفان ویتگنشتاینی جایگاه قابل توجهی در مباحث فلسفه دین خواهند داشت. به عنوان مثال، می توان به کتاب «فلسفه دین در قرن بیست ویکم (Philosophy of Religion in ۲۱st Century)» اشاره کرد که در سال ۲۰۰۲ به ویراستاری دی. زی. فیلیپس و تیموتی تسین منتشر شد. این کتاب را که ویراستاران آن از افراد صاحب نام این حوزه هستند، می توان به نوعی پیش درآمد مباحث فلسفه دین در قرن بیست ویکم دانست و اختصاص بخش بزرگی از آن به ویتگنشتاین و فلسفه دین ویتگنشتاینی نشان از اهمیت این نگرش در مباحث آینده فلسفی در باب دین دارد.
اختلاف نظر در موضع وینکنشتاین
نوع یگانه آثار فلسفی ویتگنشتاین باعث می شود تا متخصصان فلسفه ویتگنشتاین در تفسیر آرای او با یکدیگر بسیار اختلاف نظر داشته باشند و همین مسئله مشکل بزرگی در تعریف نگاه ویتگنشتاینی به دین ایجاد می کند. تنها اثر ویتگنشتاین که در زمان حیات او به چاپ رسید رساله منطقی ـ فلسفی است و دیگر آثار او همه پس از مرگ او به چاپ رسیدند و این آثار یا مانند کاوش های فلسفی اثری بودند که هرچند ویتگنشتاین قصد داشت به صورت کتاب منتشر کند، موفق نشد کار بر آنها را به پایان برساند یا مانند فرهنگ و ارزش و یادداشت ها، اساساً یادداشت های پراکنده ویتگنشتاین بودند که او قصد انتشار آنها را نداشت. همین پراکندگی و قابلیت تفسیرپذیری متفاوت آرای ویتگنشتاین باعث شده که نتوان از موضع واحدی به نام فلسفه دین ویتگنشتاینی سخن گفت، بلکه فیلسوفان مختلفی که هر یک به نوعی از او تاثیر پذیرفته اند به بسط و توسعه آرای خود پرداخته اند.اما خود ویتگنشتاین در دوره متاخر فلسفه ورزی خویش، بخصوص در آثاری که مستقیماً به دین پرداخته است ـ هرچند این آثار بسیار اندک اند ـ دل مشغول کاوش گرامری موضوعات دینی است: او تلاش می کند تا ماهیت باورهای دینی را از طریق وضوح بخشیدن به کاربرد آنها توسط اهالی زبان مشخص کند؛ در واقع او به دنبال یافتن جایگاه مفاهیم دینی و کاربردهای این مفاهیم در زندگی باورمندان و ناباورمندان به دین است.
اعتبار باورهای دینی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس