فلک کردن


معنی انگلیسی:
bastinado, flog, to bastinado, to give the bastinado(to)

پیشنهاد کاربران

یک با خودم تنها رفتم خونه عمم بهم گفته بود زود بیا رفتم دیدم دختر عمم با دوستش بادست وپای بسته رو زمینن عمم به زور دست پای منو بست پاها ی مارو به میله ای بست اورد رو دسته های مبل که پاهایمان تکون نخوره
...
[مشاهده متن کامل]
کف پاهامون بالا بود عمم وسایلی مثل کمر بند و خطدکش و ترکه بود اوردتایک روز فلک شدیم کف پام هنوز میسوزه

شلاق زدن به کف پا، چون پاها سمت بالا و آسمان میره، اصطلاح فلک و گفتن.
یک نوع تنبیه هست، که پاها رو به چوبی میبندن و بالا نگه میدارن و به کف پای مفلوک شلاق می زنند.
یعنی شکنجه کردن
ازار دادن
چوب زدن، شلاق زدن، تازیانه زدن
دار زدن

بپرس