فندرسک

لغت نامه دهخدا

فندرسک. [ ف ِ دِرِ ] ( اِخ ) دهستانی است از بخش رامیان شهرستان گرگان که دارای 24 آبادی و در حدود شش هزار تن سکنه است. دهات عمده آن عبارتند از خان بین ، کلوکن ، دارکلاته ، بووان فارس ، ودلند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

دهستانی است از بخش رامیان شهرستان گرگان که در شمال و مغرب رامیان قرار دارد . این دهستان مرکب است از ۲۴ آبادی که جمعیت آن حدود ۶٠٠٠ تن است و قرای مهم آن عبارتند از : خان بین کلوکن دار- کلاته توران - فارس دلند .

گویش مازنی

/fendersek/ فندرسک – منطقه ی خان ببین امروزی در شرق کتول

پیشنهاد کاربران

چگونگی نوشتاری گویش فندرسکی به فارسی را می خواستم بدانم
با توجه به آوایی بودن آن
آیا می توان یا هست دستور نوشتاری خاص خودش
مثل مانند زبان کوردی؟
سپاسگزارم
فندرسک نام مکانی در 50کیلومتری شرق گرگان کنونی ست که از چندروستا شامل سعدآبادفندرسک ، دارکلاته . . . و دوشهر خان ببین و دلند تشکیل شده ومعنی این کلمه از دو قسمت فندر که از ترفند که دراینجا به معنی محل دیدن یا دیده شدن و رسک که به معنی سپیدان دژ ( قلعه میران ) قلعه سپید میباشد یعنی محل دیده شدن قلعه میران نکته جالب این است که قلعه میران یا سپیدان دژ فقط از فندرسک قابل رویت ست نه از کتول و نه حتی رامیان دیده نمیشود. . .
...
[مشاهده متن کامل]

رضا برزگر

بپرس