فوران
/favarAn/
مترادف فوران: انفجار، جوشش، جهش
برابر پارسی: جهش، جوشیدن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فوران. ( اِخ ) نام شهر کنوج است که از شهرهای هند باشد. ( برهان ). ظاهراً جمع فور است که نام عمومی شاهان کنوج بوده ، و مؤلف برهان در اطلاق جمع آن بر شهر اشتباه کرده است. رجوع به فور شود.
فرهنگ فارسی
جوشیدن، جوشیدن یاجهیدن آب ازچشمه یاازلوله بافشاروروببالاجهیدن خون ازرگ، جهیدن رگ، جهش، جوشش
۱ - ( مصدر ) جوشیدن دیگ و چشمه و جز آن ۲ - جوشیدن رگ و برجستن ۳ - ( اسم ) جوشش ۴ - جهش .
نام شهر کنوج است که از شهرهای هند باشد . ظاهرا جمع فور است که نام عمومی شاهان کنوج بوده .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. جوشش، جهیدن.
دانشنامه عمومی
فوران ( به انگلیسی: Furan ) یک ترکیب آلی حلقوی اکسیژن دار است.
فوران روشن، بی رنگ، قابل اشتعال اتر حلقوی مایع با بوی اثیری است. فوران به عنوان یک واسطه در تولید تتراهیدروفوران، پیرول و تیوفن استفاده می شود. قرار گرفتن در معرض استنشاق این ماده باعث سوزش چشم و پوست و افسردگی سیستم عصبی مرکزی می شود. [ ۲]
فوران یک مایع بی رنگ روشن با بوی قوی است. نقطه اشتعال زیر ۳۲ ° F. کمتر متراکم تر از آب و نامحلول در آب. بخارات از هوا سنگین تر. [ ۳]
محلول در الکل و اتر
کمی در کلروفرم. بسیار محلول در اتانول، اتر، محلول در استون، بنزن[ ۴]
قرار گرفتن کوتاه مدت در معرض فوران: تماس می تواند باعث تحریک و سوزاندن پوست و چشم شود. بخارات می تواند باعث تحریک دستگاه تنفسی و افسردگی سیستم عصبی مرکزی شود. قرار گرفتن در معرض آن می تواند منجربه ادم ریوی، با تأخیر چند ساعت شود که حتی به مرگ ختم شود.
قرار گرفتن در معرض آن موجب سردرد، سرگیجه، تنگی نفس، بیهوشی و خفگی شود. مواجهه شدید با فوران از طریق استنشاق ممکن است به تغییرات هر دو برگشت پذیر و برگشت ناپذیر باشد. مواجهه شدید با تزریق یا جذب پوستی، و همچنین قرار گرفتن در معرض مزمن، با سمیت بالا همراه است.
قرار گرفتن طولانی در معرض فوران: سرطان زا است. سرطان کبد و آسیب به سلول های سفید خون. ممکن است باعث حساسیت پوستی شود و ممکن است به کبد و کلیه ها آسیب برساند. [ ۵]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلففوران روشن، بی رنگ، قابل اشتعال اتر حلقوی مایع با بوی اثیری است. فوران به عنوان یک واسطه در تولید تتراهیدروفوران، پیرول و تیوفن استفاده می شود. قرار گرفتن در معرض استنشاق این ماده باعث سوزش چشم و پوست و افسردگی سیستم عصبی مرکزی می شود. [ ۲]
فوران یک مایع بی رنگ روشن با بوی قوی است. نقطه اشتعال زیر ۳۲ ° F. کمتر متراکم تر از آب و نامحلول در آب. بخارات از هوا سنگین تر. [ ۳]
محلول در الکل و اتر
کمی در کلروفرم. بسیار محلول در اتانول، اتر، محلول در استون، بنزن[ ۴]
قرار گرفتن کوتاه مدت در معرض فوران: تماس می تواند باعث تحریک و سوزاندن پوست و چشم شود. بخارات می تواند باعث تحریک دستگاه تنفسی و افسردگی سیستم عصبی مرکزی شود. قرار گرفتن در معرض آن می تواند منجربه ادم ریوی، با تأخیر چند ساعت شود که حتی به مرگ ختم شود.
قرار گرفتن در معرض آن موجب سردرد، سرگیجه، تنگی نفس، بیهوشی و خفگی شود. مواجهه شدید با فوران از طریق استنشاق ممکن است به تغییرات هر دو برگشت پذیر و برگشت ناپذیر باشد. مواجهه شدید با تزریق یا جذب پوستی، و همچنین قرار گرفتن در معرض مزمن، با سمیت بالا همراه است.
قرار گرفتن طولانی در معرض فوران: سرطان زا است. سرطان کبد و آسیب به سلول های سفید خون. ممکن است باعث حساسیت پوستی شود و ممکن است به کبد و کلیه ها آسیب برساند. [ ۵]
wiki: فوران
دانشنامه آزاد فارسی
فوران (اخترشناسی). فَوَران (اخترشناسی)(jet)
در اخترشناسی، جریان باریک و درخشانی که در حال خروج از ستاره یا کهکشان دیده می شود و حاکی از شارش سریع و روبه بیرون ماده است. نیز ← کهکشان_فعال
در اخترشناسی، جریان باریک و درخشانی که در حال خروج از ستاره یا کهکشان دیده می شود و حاکی از شارش سریع و روبه بیرون ماده است. نیز ← کهکشان_فعال
wikijoo: فوران_(اخترشناسی)
فوران (شیمی). فَوَران (شیمی)(Furan)
ترکیب مایع بی رنگ C۴H۴O، با نقطۀ ذوب ۸۶- درجۀ سلسیوس و نقطۀ جوش ۳۱.۴درجۀ سلسیوس. این ترکیب حلقه ای پنج عضوی، شامل چهار گروه CH۲و یک اتم اکسیژن، است. در اسیدهای قوی تجزیه می شود. فورفورول از مشتقات آن است. این ماده برای ساخت الیاف کاربرد دارد.
ترکیب مایع بی رنگ C۴H۴O، با نقطۀ ذوب ۸۶- درجۀ سلسیوس و نقطۀ جوش ۳۱.۴درجۀ سلسیوس. این ترکیب حلقه ای پنج عضوی، شامل چهار گروه CH۲و یک اتم اکسیژن، است. در اسیدهای قوی تجزیه می شود. فورفورول از مشتقات آن است. این ماده برای ساخت الیاف کاربرد دارد.
wikijoo: فوران_(شیمی)
مترادف ها
دهانه، جوش، لوله، ناودان، فوران، شیر آب، فواره
دهانه، دهنه، پرتاب، فوران، فواره، جت، کهربای سیاه، سنگ موسی، مهر سیاه، پرش اب، جریان سریع
انفجار، جوش، فوران
ظهور، انفجار، فوران، طغیان
غلیان، فوران
فوران، ایجاد ناگهانی
ریزش، اضافه، تظاهر، فوران، جریان بزور
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
بالا زدن آب ؛ ارتفاع گرفتن آب. برآمدن آب چنانکه در رودخانه و چاه و غیر آن. مَدّ آب. بالا آمدن آب.
|| فوران کردن و جستن آب و امثال آن : فواره بالا زد؛ ببالا جهید. نفت بالا زد؛ببالا برشد.
|| فوران کردن و جستن آب و امثال آن : فواره بالا زد؛ ببالا جهید. نفت بالا زد؛ببالا برشد.
فوران به زبان سنگسری
بِپّرهbepareh
جوشبِمه joshbemeh
بِپّرهbepareh
جوشبِمه joshbemeh
ترکیدن لوله
در پارسی " فشانش " از بن فشاندن ، در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
پاشیدن ، خروشیدن