فی نفسه

/finafse/

مترادف فی نفسه: بالقوه، بالنفسه

برابر پارسی: به خودی خود

معنی انگلیسی:
inherently, per se, qua

فرهنگ فارسی

بخویش بنفسه .

فرهنگ معین

(نَ فْ س ) [ ع . ] (ق . )به خویش ، به خودی خود.

فرهنگ عمید

به خودی خود.

مترادف ها

per se (قید)
مستقیما، فی نفسه، بخودی خود

پیشنهاد کاربران

فی نفسه: in one's own person
per se
used to say that something is being considered alone, not with other connected things
The color of the shell per se does not affect the quality of the egg
Money per se is not the main reason that people change careers
روابط جنسی باحال
فی نفسه: در خود خویش، در گوهر خویش.
ذاتا
as such
در سرشتِ خود
نمونه:
سخنان �آقا� در سرشت خود ( فی نفسه ) ، بیگمان سخنان درستی است . . .
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر هفتم مهر ماه ۱۳۹۲
https://www. behzadbozorgmehr. com/2013/09/blog - post_5486. html
با خودش
🌟 Itself.

بپرس