فیلم

/film/

برابر پارسی: رُخشاره

معنی انگلیسی:
film, genre, screen

لغت نامه دهخدا

فیلم. ( فرانسوی ، اِ ) ماده ای است که از نیترات دُ سلولز ( قابل اشتعال ) یا استات دُ سلولز ( غیرقابل اشتعال ) ساخته شده و برای گرفتن تصاویر سینمایی به کار میرود. عرض آن 35 میلی متر است. در حواشی فیلم پهلوی سوراخهای اعداد نشانه گذاشته شده که در فاصله هر 0/305 متر یعنی یک پا قرار دارند و عمل مونتاژ را آسان می کنند. در روی فیلم ماده ای ژلاتینی اندوده شده که در مقابل تشعشعات نورانی حساس است و تجزیه میگردد. در حاشیه هر فیلم به اندازه 2/5 میلیمتر جا تعبیه شده که ارتعاشات صوتی را در آن ضبط می کنند و آن را حاشیه صوتی میخوانند. پس از آنکه تصویر خارجی و صوت بر روی فیلم افتاد بوسیله ماشینهای خودکار که تا 6000 متر در ساعت کار میکند این فیلمها ظاهر و ثابت میشوند. در مرحله اول تعداد فیلمها دو عدد است ، یکی برای تصاویر و یکی برای صدا. در لابراتوارها این دو فیلم را مثل فیلمی بر روی هم قرار میدهند. بجز فیلمهای 35میلیمتری ، فیلم های دیگری با قطعهای مختلف وجود دارد که از آنها به منظور فیلم برداری موضوعات خبری مستند و غیره استفاده میکنند. ( از فرهنگ فارسی معین ).
ترکیب های دیگر:
- فیلم بردار. فیلم برداری. رجوع به این دو کلمه شود.
- فیلم صامت ؛ فیلمی که بدون صدا باشد. مقابل فیلم ناطق. ( فرهنگ فارسی معین ).
- فیلم ناطق ؛ فیلمی که صدای اشخاص و حیوانات و اشیاء در آن ضبط شده و همراه با نمایش تصاویر به گوش رسد. ( فرهنگ فارسی معین ).
|| مجموع یک نمایش سینمائی. ( فرهنگ فارسی معین ).

فیلم. [ ف َ ل َ ] ( ع ص ) مرد بزرگ تن و بددل. || مرد بسیارموی سر. || بزرگ و کلان ازهر چیزی. || چاه فراخ. || ( اِ )پوست پاره که زیر دستار خوان طعام اندازند. || لشکر بسیار. ( منتهی الارب ). رجوع به فیلق شود.

فرهنگ فارسی

۱ - ماده ایست که از نیترات دسلولز ( قابل اشتغال ) یا استات دسلولز ( غیر قابل اشتغال ) ساخته شده و برای گرفتن تصاویر سینمایی به کار می رود . عرض آن ۳۵ میلیمتر است . در حواشی فیلم پهلوی سوراخهای اعداد نشانه گذاشته شده که در فاصله هر ۳٠۵ / . متر ( یک پا ) قرار دارند و عمل مونتاژ را آسان می کنند . در روی فیلم ماده ای ژلاتینی اندوده شده که در مقابل تشعشعات نورانی حساس است و تجزیه می گردد . در حاشیه هر فیلم باندازه ۲ / ۵ میلیمتر جا تعبیه شده که ارتعاشات صوتی در آن ظبط می شود و آن به حاشیه صوتی موسوم است . پس از آنکه تصویر خارجی و صوت بر روی فیلم افتاد بوسیله ماشینهای خودکار - که تا ۶٠٠٠ متر در ساعت کار می کند - این فیلمها ظاهر و ثابت می شوند . در مرحله اول تعداد فیلمها دو عدد است : یکی برای صدا و دیگری برای تصاویر . در لابراتورها این دو فیلم را مثل فیلمی منفی بر روی هم قرار می دهند . بجز فیلمهای ۳۵ میلیمتری فیلمهای دیگری با قطعات مختلف وجود دارد که از آنها به منظور فیلم برداری موضوعات خبری مستند و غیره استفاده می کنند . یا فیلم صامت . فیلمی که بدون صدا میباشد مقابل فیلم ناطق . یا فیلم ناطق . فیلمی که صدای اشخاص و حیوانات و اشیا در آن ضبط شده و همراه با نمایش تصاویر بگوش رسد ۲ - مجموع یک نمایش سینمایی .
مرد بزرگ تن و بد دل . یا مرد بسیار موی سر .

فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. )۱ - نوار قابل انعطاف سلولوییدی که با امولسیون حساس در برابر نور پوشیده شده است و در عکاسی و فیلم برداری استفاده می شود. ۲ - (فا ) مجموع یک نمایش سینمایی . ،~ بازی کردن کنایه از: ظاهرسازی کردن ، دغل بازی کردن .

فرهنگ عمید

۱. (عکاسی، سینما ) نوار ساخته شده از سلولوئید که در مقابل نور حساس است و برای گرفتن تصویرهای متحرک یا عکس به کار می رود.
۲. (سینما ) مجموعۀ تصاویر متحرکی که روی نوار ضبط می شود و در تلویزیون یا سینما به نمایش درمی آید.
۳. [عامیانه، مجاز] گفتار یا رفتار.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] فیلم، مجموعه تصاویر متحرک که در سینما ، تلویزیون و مانند آن نمایش داده می شود.
عنوان یاد شده از عناوین جدید است که از احکام آن در بخش مسائل مستحدثه و پاسخ به استفتائات سخن گفته اند.
حکم فقهی
ساخت و تولید فیلم درصورت عدم اشتمال بر فساد و حرام ، جایز است. بنابراین، تهیه و ساخت فیلمهایی که محتوای آن ها با آموزه های دینی منافات دارد و نیز فیلمهای مذهبی تاریخی ، درباره معصومان (علیهم السلام) و بزرگان دین که قداست و شئون دینی در آن ها رعایت نمی شود و هتک حرمت به شمار می روند؛ همچنین فیلمهایی که مصداق نشر و ترویج اکاذیب و اشاعه فحشا است یا موجب سست شدن پایه های اعتقادی مسلمانان و یا بنیان خانواده می شوند، حرام است به تصریح برخی، فیلم برداری در حال احرام جایز است.
در بازیگری
بازیگری زن یا مرد در فیلم اگر مستلزم حرامی نباشد، جایز است و چنانچه مستلزم ارتباط نزدیک با نامحرم با کلمات یا رفتار تحریک کننده و هوس انگیز و یا لمس نامحرم باشد، حرام است. برخی، بازیگری مردان و زنان نامحرم با یکدیگر را مطلقا حرام و مزدی را که در ازای آن می گیرند باطل دانسته اند؛ چنان که بازیگری زن در فیلم را در صورتی که بخواهند آن را برای مردان نمایش دهند، حرام دانسته اند.
در نمایش و پخش
...

دانشنامه عمومی

فیلم در لغت به معنیِ «نوارِ نازک» از امولسیون فتوشیمیایی[ ۱] بر روی نوار سلولوئیدی گفته می شد و چون برای اولین بار، تصاویر متحرک، روی فیلم عکاسی ثبت می شد و به این وسیله، نمایش داده می شدند، این نام روی تصاویر متحرک ماند؛ البته امروز خود کلمه «فیلم» به طور تخصصی فقط به تصاویر متحرک گفته می شود که در سینما نمایش داده می شوند، فیلم هایی که پس از پایان اکرانشان در سینما، از تلویزیون پخش شود را «فیلم سینمایی» می گویند و اگر از ابتدا فیلمی را مختص تلویزیون بسازند و ربطی به سینما نداشته باشد، به آن «فیلم تلویزیونی» می گویند. همچنین فیلم هایی که به صورت چند سری ( اپیزود ) یا قسمت باشد به آنها سریال می گویند. در نتیجه فیلم ها به سه دسته شامل: فیلم سینمایی، فیلم تلویزیونی و سریال دسته بندی می شوند.
ریشه این نام در این واقعیت است که فیلم عکاسی به طور تاریخی عنصر اساسی رسانه ضبط و پخش تصاویر متحرک به حساب می آمده. تولید فیلم ها از طریق ضبط تصویر مردم و اشیاء واقعی با دوربین یا به وجود آوردن آن ها از طریق تکنیک های انیمیشن یا جلوه های ویژه است. فیلم ها از مجموعه ای از قاب های انفرادی تشکیل شده اند که زمانی که به سرعت و پشت سرهم نمایش داده می شوند، توهم حرکت را در بیننده به وجود می آورند. بر اثر پدیده ای به نام تداوم دید که بر اثر آن یک منظره برای کسری از ثانیه پس از از بین رفتن آن در حافظه می ماند، چشمک های بین تصاویر، قابل رویت نیستند. همچنین عامل ارتباط عامل دیگری است که باعث مشاهده تصاویر متحرک می گردد. این اثر روانی به نام حرکت بتا معروف است.
از نظر بیش تر کارشناسان، فیلم از انواع مهم هنر به شمار می آید. فیلم ها قابلیت سرگرم کردن، آموزش، روشنگری و الهام بخشیدن به بیننده را دارند. عوامل دیداری سینما، نیاز به هیچ نوع ترجمه ای ندارد و قدرت ارتباطات جهانی را به یک محصول تصویر متحرک می بخشند. هر فیلم قابلیت جذب مخاطبان جهانی را دارد به خصوص اگر از تکنیک های دوبله یا زیرنویس که گفتار را ترجمه می سازد، بهره جسته باشد. فیلمها همچنین محصولاتی هستند که توسط فرهنگ های مشخص تولید شده و آن فرهنگ ها را منعکس کرده و همچنین از آنها تأثیر می پذیرد. صنعت فیلم بیش از یک سده است که در حال بین المللی شدن است. یکی از واقعیت های جهانی سازی این است که استودیوهای بزرگ هالیوودی صاحب سینماهای زیادی در کشورهای دیگر هستند بنابراین می توانند از فروش گیشه های بین المللی خود به صورت مستقیم درآمد به دست بیاورند. آن نوع فیلم های گران قیمت پرفروشی که هالیودد امروزه تمایل به ساخت آن دارد نمی توانند تنها از راه فروش در بازارهای داخلی هزینه های تولید خودشان را برگردانند آن ها نیاز به فروش در گیشههای بین المللی دارند تا بتوانند سود تولید کنند.
عکس فیلمعکس فیلمعکس فیلمعکس فیلمعکس فیلم

فیلم (فیلم). فیلم ( به انگلیسی: Film ) فیلمی ۲۴ دقیقه ای به کارگردانی آلان اشنایدر با بازی باستر کیتون محصول ۱۹۶۵ کشور ایالات متحده آمریکا است. [ ۱]
در طول دو قسمت اول، تقریباً همه چیز از طریق چشم دوربین دیده می شود ( که در فیلم نامه به عنوان E تعیین شده است ) ، هرچند لحظه هایی وجود دارد که ادراک O مشاهده می شود. در بخش سوم، درک بیشتری از O و اتاق و محتوای آن ارائه شده است. به منظور تمایز بین این دو درک، اشیا seen دیده شده توسط O از طریق یک گاز لنز مورد اصابت قرار گرفتند، و درک او را تاری می کند در حالی که درک E بدون گاز یا فیلتر شلیک می شود، و تصاویر را واضح نگه می دارد.
این فیلم بر روی یک تصویر موج دار باز می شود که کل صفحه را پر می کند. بدون رنگ، تشخیص آنچه نشان داده شده دشوار است، اما زنده است. هنگام حرکت، نمای نزدیک پلک نشان داده می شود. کل صفحه را پر می کند. چشم باز می شود، به آرامی، بسته می شود، دوباره باز می شود، چشمک می زند و سپس در یک تصویر متفاوت موج دار، هنوز تا حدودی ارگانیک اما تغییر یافته، محو می شود. همان طور که دوربین شروع به حرکت به سمت راست و بالا می کند، به عنوان یک دیوار قابل تشخیص است. ما در خارج از یک ساختمان ( یک کارخانه قدیمی واقع در منهتن سفلی ) قرار داریم. تابستان است، اگرچه تشخیص آن سخت است. حرکت دوربین روان نیست. گویی به دنبال چیزی است. سرانجام، علاقه خود را از دست می دهد و تابه ها را به سمت چپ و پایین به سمت دیوار برمی دارد.
ناگهان دوربین ( E ) با شدت به سمت چپ تغییر مسیر می دهد. مردی ( O ) در امتداد دیوار از چپ به راست عجله دارد. مکث می کند، دیوار را بغل می کند و E فرصتی پیدا می کند تا روی او تمرکز کند. او یک روپوش بلند و تاریک پوشیده است که یقه آن رو به بالا شده و کلاهش را از روی صورتش پایین کشیده اند. کیتون از بکت پرسید که O از زیر چه چیزی پوشیده است. نویسنده اذعان کرد: "من به آن فکر نکرده بودم، و سپس پیشنهاد داد:" همان کت "، که مورد توجه هر دو مرد قرار گرفت. او در حالی که سعی در محافظت از قسمت نمایان صورت خود با دیگری دارد، او را به کیف خود آویزان کرده است. او می فهمد که دیده شده و در برابر دیوار ترسیده است. E به سرعت پشت سر او تغییر مکان می دهد.
او که دیگر از مشاهده شدن خود آگاهی ندارد، دوباره شروع به کار می کند، و زیر پا می زند و یک خوابگاه راه آهن را لغزان می کند - هر چیزی که ممکن است به دیوار نزدیک باشد. او به یک زن و مرد متهم می شود و کلاه مرد را از سر او جدا می کند. E از صورت مرد به سمت زن و دوباره برمی گردد. این مرد سبیل دارد و پنس ناز پوشیده است. آنها در حال مشورت با روزنامه ای هستند که زن از آن در دست دارد. هر دو از آنچه اتفاق افتاده است وحشت زده به نظر می رسند.
عکس فیلم (فیلم)

فیلم (فیلم ۲۰۰۵). فیلم ( به انگلیسی: The Film ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۵ و به کارگردانی جنید ممون است. در این فیلم بازیگرانی همچون ماهیما چودری، خالد صدیقی، آنانیا کاره، چاهات خانا، موکش خانا، رانویر شوری، عرفان خان و ساتین کاپو ایفای نقش کرده اند.
عکس فیلم (فیلم ۲۰۰۵)

فیلم (مجله لهستانی). فیلم ( لهستانی: Film ) یک مجلهٔ لهستانی دربارهٔ سینما و فیلم است که از سال ۱۹۴۶ منتشر می شود. این مجله در سال های آغازین به صورت دو ماه یکبار[ ۲] و امروزه به صورت ماهیانه منتشر می شود. بنیان گذران اولیهٔ این مجله، «یرژی گیژتسکی»، «زبیگنیف پیترا»، «تادئوش کوالسکی» و «لئون بوکوویتسکی» بودند. [ ۳]
عکس فیلم (مجله لهستانی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

فیلم «شاهد احمدلو»
موش

مترادف ها

film (اسم)
سینما، غشا، فیلم، فیلم عکاسی، فیلم سینما، پرده نازک، تاری چشم، ساختمان لیفی ورشتهای

پیشنهاد کاربران

فرتوژ = فیلم
نگاره= عکس
تَلک، تلق، طلق.
این واژه پارسی ست و به گونه ای سنگ کانی گفته می شود که شفاف و برگه ای شونده است.
می توان این واژه را به جای فیلم نگاتیو به کار برد.
فیلم
واژه تیلم کاملا پارسی است این واژه یعنی فیلم
فرانسوی است این واژه یعنی پیلم صد درصد پارسی است.
روان نگار
رخشا ( roxƨa )
در واژه یاب رُخشاره پیشنهاد شده و بجای سینما "رخشار" ولی چون فیلم قطاری از رُخش ( عکس ) است پس برای آسانی با پسوند " ا" واژه ی رُخشا برای فیلم بجاست.
رُخشا=فیلم
رُخشار ( roxƨar ) =سینما
...
[مشاهده متن کامل]

رُخشارکده ( roxƨarkəde ) و رُخشارخانه ( roxƨarxane ) =سینماخانه
رخشانامه ( roxƨaname ) =فیلمنامه
رُخشابردار ( roxƨabərdar ) =فیلمبردار

برابر فارسی نَماشا
تصویرینه
فِلس= فیلم، نگاتیو فیلم
در اینجا
گیتیک و واده فیلم است.
تصویرمتحرک
ویدیو
داستان تصویردار
فیلم: رخشاره
تصویر: فرتور ( پرتور در اوستایی و فارسی میانه )
ereleas
پخش کتاب و فیلم،
پخش کردن کتاب و فیلم،
درآوردن کتاب و فیلم،
عرضه کردن کتاب و فیلم،
عرضه فیلم
e. g. his latest release is being shown in many cinemas
آخرین فیلم او را در بسیاری از سینماها نشان می دهند.
فیلم=پونگاره ( روان نگاره )
عکس=نگاره
عکاس=نگاره گر
نقاش=نگار گر
تصویر=نگاره

توژ = فیلم
توژنما = سینما
ریزتوژ = میکروفیلم
توژبردار = فیلمبردار
توژنامه = فیلمنامه
توژک = کلیپ
واژه ی توژ در برابر لغت فیلم دوران محمدرضاشاه پهلوی یعنی فرهنگستان دوم زبان پارسی آنرا ساخت!
فیلم
این واژه هم ریشه با واژه ی فلس به مینه ی پوست ماهی در پارسی و فلس به آرِش ِ پول در اربی و خود پول در پارسی است که هر سه به مینش پوسته و قشر و لایه نازک هستند و فیلم هم در گُذشته نواری تَلق مانند همانند فلس بوده.
...
[مشاهده متن کامل]

دو پیشنهاد :
اگر نخواهیم گوشه چشمی ( اشاره ای ) به چهر فیلم بکنیم بُلکه / بساکه به مینش درونی آن :
پونمایش یا پومایش : پو نشان دهنده ی اَرکِش ( حرکت ) نگاره ها است.
سونمایش : سو به مینه ی نور، شید، فروغ، روشنایی است که در واژه های سوسو زدن ، سوی چراغ ، سوی چشم ، کورسو ، که بَغیمانده ی ( باقیمانده ی ) سون ِ اوستایی به مینه ی خورشید است که که وات" ن" با گُذشت زمان افتاده است و در فیلم به آرِش ِ سونمایش نگاره هایی که به یاری نور دیده میشوند.

تماشای یک چیز
نماگرد ( بفتح گاف )
فیلم =روان تصویر.
ویدیو

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس