قار و قور
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
به غار و غور افتادن شکم ؛ صدا کردن روده ها بر اثر گرسنگی. گرسنه شدن. ( یادداشت بخط مؤلف ) .
غراغر. [ غ َ غ ِ ] ( اِ صوت ) قراقر. صدای شکم . غراغر امعاء. غراغر شکم . رجوع به قراقر شود.
قراقر. [ ق َ ق ِ ] ( اِ صوت ) آواز کردن شکم. ( آنندراج ) . آوازی که از اندرون شکم شنیده میگردد. ( ناظم الاطباء ) . || ش