قاسمیه

لغت نامه دهخدا

قاسمیه. [ س ِ می ی َ ] ( اِخ ) از فرق زیدیه اصحاب قاسم بن ابراهیم بن طباطبا الرسی ( متوفی سال 264 هَ. ق. ) از ائمه زیدیه یمن صاحب کتبی بر رد رافضه و رد کتابی منسوب به ابن المقفع. ( خاندان نوبختی ص 261 به نقل از الفهرست ص 193و شرح حال ابن مقفع تألیف عباس اقبال ص 62 و 64 ).

فرهنگ فارسی

یکی از فرق زیدیه اصحاب قاسم بن ابراهیم بن طباطبا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ایجاد و پیدایش یک مکتب فکری را نمی توان به دور از تحولات سیاسی و اجتماعی یک جامعه و به صورت خرق الساعة انتظار داشت. تحولات سیاسی پس از رحلت پیامبرگرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) و در ادامه تحولات فکری و درونی جوامع آن دوره، سبب پیدایش فرقه های فقهی- کلامی در درون پیکره اجتماعی مسلمانان شد. شیعیان نیز از این جریانات مصون نماندند و به چند گروه عمده: کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه و امامیه منقسم شدند. این فرقه ها نیز در ادامه تحولات فکری، اجتماعی، سیاسی خود به گروه های کوچک تری منشعب شدند. زیدیان نیز که در ابتدا به سه گروه کلامی: جارودیه، صالحیه و سلیمانیه منشعب گردیده بودند، در ادامه تحولاتشان با توجه به نیازهای جدید و تکامل فکری رهبران این گروه، مکاتب فکری، فقهی و کلامی جدیدی همچون ناصریه، هادویه و قاسمیه بوجود آمدند که تاثیرات بسزایی در پیدایش حکومت های زیدی ایفاء کردند.
رهبر این مکتب قاسم رسی است. نام کامل او ابومحمد قاسم بن ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم طباطبا بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب (علیه السّلام) است. تاریخ تولد قاسم رسی دقیقا روشن نیست، اما بر اساس روایاتی که تاریخ وفات او را در سن ۷۷ سالگی و سال آن را ۲۴۶ هـ ق/ ۸۶۰م، می دانند؛ می توان حدس زد که امام قاسم رسی در سال ۱۶۹ هـ ق/۷۸۵م به دنیا آمده است. او پنج برادر به نام های محمد، حسن، احمد، علی و عبدالله داشت. زندگی پر رمز و راز وی که بواسطه تحرکات سیاسی و فعالیت هایش بوجود آمد؛ سبب شده تا کمترین اطلاعات در مورد دوران زندگی او در منابع ثبت شود. او نقش مهمی در شکل گیری دعوت زیدیه یمن داشته است. آراء و تفکرات او و حضورش در منطقه رس، سبب رشد و نمو خاندان رسی و ایجاد پایگاه فکری، اعتقادی مناسبی در آن منطقه برای زیدیان و در ادامه زیدیان یمن شد.
← شخصیت قاسم رسی
قاسم رسی که شخصیتی ممتاز داشت، با طرح اندیشه های خود به تفکرات زیدیه بالندگی خاصی بخشید و با رشد زیدیه در دیلم و یمن، مکتب و تعالیم او پیروانی یافت که از آنان با نام قاسمیه یاد شده است. اندیشه و تعالیم امام قاسم در دیلم رقیب ناصریه به شمار می آمد. مادلونگ در آغاز بحث در پیرامون نظریه امامت از دیدگاه قاسم رسی اظهار می دارد: «قاسم در اصول پنج گانه اعتقادی خود هیچ اشاره ای به نظریه امامت نکرده است، هر چند این نظریه به طور ضمنی در اصل پنجم وجود دارد. وی در اکثر آثار خود اصلا به این مسئله نپرداخته است. به احتمال بسیار این موضوع، دغدغه اصلی او نبوده و به طور قطع زیدی بودن وی تا بدان حد بود که تصمیم اشتباه درباره جانشینی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) را منشا تمام شرارت ها در اسلام نداند. به نظر او پیامدهای این اشتباه بیشتر از خود اشتباه، خطرناک و نگران کننده بود.اصول پنج گانه حاوی چکیده ای از اغلب افکار وی است: اصول پنج گانه دین اسلام از نظر قاسم رسی عبارتند از: ۱. توحید ۲. عدل ۳. وعد و وعید ۴. قرآن کتابی همگون است و هیچ تناقضی در آن وجود ندارد و سنت عبارت است از آنچه در قرآن به آن اشاره شده است. ۵. استفاده از مستغلات و کسب منافع و تجارت در جایی که ظالمان حاکم هستند، ممنوع است. امام قاسم رسی به شدت بر رافضه می تازد و به اعمال و آموزه های آنان به نحو ذیل حمله می کند:۱. آموزه آنها در باب وصایت.۲. اعتقادشان به تشبیه.۳. مساوات امامان با پیامبران.۴. نظر آنان در مورد تقیه.۵. رفتار امامان آنها. اگرچه قاسم رسی همچون هادی از رهبران زیدیه، امامت را از اصول دین معرفی نکرد، ولی برای آن، نقش برجسته ای قائل شد و در این زمینه دو رساله به نام های تثبیت الامامة و الرد علی الرافضة را تالیف کرد. بی گمان هواداران قاسم بیشتر از خود او به مسئله امامت توجه داشته اند. مباحث کمی از امامت به او منسوب است. قاسم در پاسخ به سؤالی در مورد ضرورت امامت و راه های شناخت امام کتاب تثبیت الامامه را تالیف کرد. امام قاسم امامت را همچون نماز و روزه از فرایض دانست که امری ازجانب طرف خداوند است. لذا با رد شورایی یا موروثی بودن امامت، قائل به نص جلی بر علی (علیه السّلام) و حصر آن در فرزندان فاطمه (سلام الله علیهم) شد و به ادله عقلی و نقلی (چون حدیث ثقلین) بر این امر استدلال کرد؛ ضمن اینکه دعوت علنی و ترک تقیه گرچه با زبان را کافی دانست و شرط خروج با شمشیر را حذف کرد، چرخشی که نمی توان آن را با عدم تحرک و رکود خود امام قاسم از زمان اخذ بیعت تا وفات بی ارتباط دانست. امام قاسم رسی آغازگر دوره ای در تاریخ زیدیه بود که مشخصه آن قول به نص جلی و اعتقاد ویژه به اصل امامت است که در نتیجه آن جریان زیدیه نزدیک به امامیه قوت یافت. او توانست با توجه به اندوخته های فکری و مبارزاتی اش، مبارزه سیاسی- فکری را جانشین مبارزه فیزیکی نماید که تا پیش از این به شدت از سوی امامان زیدی اجرا می شد. از این رو در تکامل این مکتب فکری، امامان زیدی توانستند بزرگترین پایگاه زیدیان را در یمن ایجاد نمایند. مکتبی که تا به امروزه نیز در جنوب جزیرة العرب به حیات خود ادامه می دهد.

دانشنامه عمومی

قاسمیه یا هادیه، یکی از شاخه های فقهی اصلی در میان شیعیان زیدیه است. این مکتب برگرفته از تعالیم قاسم رسی در قرون دوم و سوم هجری است. قاسمیه تحت تأثیر شدید معتزله بودند و موجبات ادغام زیدیه و معتزله شدند. در حالی که پس از آموزه های ناصرالحق اطروش در گیلان و طبرستان، مکتب ناصریه پیروان بیشتری داشت، با حضور زیدیان در یمن و ایجاد جنبشی جدید توسط هادی الی الحق، این مکتب به شکل مکتب فقهی اصلی و شاخص زیدیان تبدیل شد.
عکس قاسمیه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس