قاش زین

لغت نامه دهخدا

قاش زین. [ ش ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حنای زین. ( آنندراج ). ملاطغرا در هجو پولچی گوید :
از اسب برنگ سایه افتد به زمین
چون صورت اگر بقاش زین چسبیده.
ملاطغرا ( از آنندراج ).
رجوع به قاش شود.

فرهنگ فارسی

حنای زین رجوع به قاش شود

مترادف ها

pommel (اسم)
گلوله، سر عصا، جسم گلوله مانند، قاش زین، قرپوس زین، قبه شمشیر

tore (اسم)
چنبر، گچ بری، قاش زین، قرپوس زین

saddle bow (اسم)
قاش زین، کوهه زین، قاچ زین، قرپوس

پیشنهاد کاربران

بپرس