قاموس المحیط

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] قاموس اللغه فرهنگ واژه نامه عربی به عربی در چهار جزء است. این واژه نامه با شصت هزار مدخل بر اساس صحاح ِجوهری ولی با انتقاد از آن نوشته شده و چهاربار (دو بار در سده یازده، یک بار در سده دوازده و برای بار چهارم با عنوان منتهی الارب در سده ی سیزده) به فارسی برگردانده شده است.
«قاموس اللغه» یا «قاموس المحیط» یا «قاموس فیروزآبادی»، با نام کامل «قاموس المحیط والقابوس الوسیط الجامع لماذهب من کلام العرب شماطیط» است.
محمد بن یعقوب بن محمد بن ابراهیم بن عمر بن ابوبکر بن احمد بن محمود بن ادریس بن فضل الله فیروزآبادی مکنّی به ابوطاهر (729-817ق. / 1329-1414م.) عالم لغوی، فقیه، محدث، مفسر، سیره نویس و مؤلف قاموس است. وی فقه را نزد محمد بن یوسف زرندی مدنی آموخت و در فراگیری دانش حدیث در دمشق از مشایخی چون حافظ ابن قیم جوزیه شاگرد ابن تیمیه حرّانی استفاده نمود؛ همچنین تقی الدین سُبکی و پسرش تاج الدین سبکی و ابن نباته، ابن خباز، احمد بن عبدالرحمن المرداوی احمد بن مظفر نابلسی و ابن جماعة و گفته اند در شام مجلس درس بیش از یکصد تن از علمای بارز آنجا را درک کرد.
همچنین در قدس مجلس قَلقَشَندی را درک نمود. افرادی چون ابن حجر عسقلانی، صلاح الدین صَفَدی، ابن عقیل، جمال الدین اسنوی و ابن هشام که خود بعدها دانشمندان نام آوری شدند محضرش را دریافتند و شاگردیش کردند.
فیروزآبادی اثرش را بر مبنای تهذیب اللغة ابومنصور ازهری (ف.370 ق.)، المحکم ابن سیده (ف.458ق.)، الصحاح جوهری (ف.393ق.) حواشی ابن بری (ف582ق.) نگاشته است. فیروزآبادی به نقل از صحاح و محکم و عباب بسنده نکرد بلکه به سه هزار کتاب با زبانهای دیگر از مهمترین کتب زمان خود رجوع کرد.
ترتیبِ واژگان این فرهنگ، الفبایی و بر حسب حرف آخر و سپس حرف نخستِ شکل مجرد، یا ریشه کلمه است. در تنظیم واژه ها در این روش (روش قافیه ای یا روش باب و فصل) با توجه به حرف پایانی کلمه، آن را بر اساس ترتیب الفبایی در باب مخصوص آن حرف جای می دهند.
سپس با رعایت حرف اول و دوم و سوم و چهارم واژه، آن را در فصلی که درون این باب قرار دارد می نهند. به عبارت دیگر، الگوی اصلی برای یافتن ریشه سه حرفی «فعل» به این ترتیب است: اول، ل؛ دوم، ف. برای نمونه مدخل «ولج» را در فصل مربوط به حرف «واو» آورده و سپس بر اساس ترتیب حرف آخر کلمه، نوشته است: «باب الجیم».
فیروزآبادی نخستین کسی بود که به سبب گستردگی کار، نام قاموس (دریای بزرگ) را بر کتاب خویش نهاد. چه، وی ــ علاوه بر توضیح مصطلحات پزشکی، ذکر اسامی خاص استفاده از نشانه های اختصاری، ضبط دقیق واژگان و تفاوت گذاشتن میان حرف عله واوی و یایـی ــ خود نیز حدود ۲۰ هزار واژه به کتابهای لغوی پیشینیان چون المحیط ابن عباد، العباب صغانی، المحکم ابن سیده والبحر المحیط والنهر الماد اندلسی و الصحاح جوهری افزود.

پیشنهاد کاربران

والإمام: ما ائتم به من رئیس أو غیرهج: إمام بلفظ الواحد ولیس على حد عدل لأنهم قالوا: إمامان بل جمع مکسر وأیمة وأئمة: شاذ و =: الخیط یمد على البناء فیبنى والطریق وقیم الأمر المصلح له والقرآن والنبی صلى الله
...
[مشاهده متن کامل]
علیه وسلم والخلیفة وقائد الجند وما یتعلمه الغلام کل یوم وما امتثل علیه المثال والدلیل والحادی وتلقاء القبلة والوتر وخشبة یسوى علیها البناء.

بنام خدا
با سلام، قاموس المحیط واژهنامه ای عربی هست، از انجایی که اعراب به ادبیات شفاهی علاقه مند بودند در خصوص ادبیات کتبی ضعیف تا انجایی که با داشتن حدود یک میلیون و سیصد هزار لغت در عربی ( یادداشتهای قزوینی ) فاقد واژهنامه بودند تا اینکه یک لغت شناس کازرونی بنام فیروزابادی لغتنامهای متوسط و مفید برای انها تنظیم کرد و نام ان را قاموس فیروز ابادی نهاد و یکی از شرحهای مهم بر ان تاج العروس زبیدی در بیست جلد هست ( چاپ بیروت ) که هم شرح است و هم اعلام و اعراب پس از نگارش قاموس دهها واژه نامه از قبیل لسان العرب ابن منظور، جمهره اللغه ابن درید ، المنجد، معجم الوسیط و دهها واژه نامه دیگر برای خود تنظیم کردند. با تشکر
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس