قاچاق

/qACAq/

مترادف قاچاق: غیرقانونی، غیرمجاز، کالای ممنوع

برابر پارسی: نهان فروشی، نهان کاری

معنی انگلیسی:
contraband, illicit, contraband or smuggled goods, smuggling, swindler, bootleg, hot

لغت نامه دهخدا

قاچاق. ( ترکی ص ، اِ ) برده. ربوده. ( فرهنگ نظام ). || آنچه ورود آن به کشور و یا معامله آن از طرف دولت ممنوع است.
- متاع قاچاق ؛ متاع ممنوع الورود یا ممنوع المعامله.

فرهنگ فارسی

تردستی، کاری که پنهانی وباتردستی انجام شود، خریدفروش کالائی درانحصاردولت ویامعامله ممنوعه
( اسم ) ۱ - کاری بر خلاف قانون که پنهانی انجام شود ۲ - متاعی که معامله یا ورود آن بکشور ممنوع است .

فرهنگ معین

[ تر. ] (اِ. ) خرید و فروش اجناس به طور غیرقانونی .

فرهنگ عمید

۱. خریدوفروش کالاهایی که معاملۀ آن ها در انحصار دولت یا ممنوع است.
۲. وارد کردن یا صادر کردن کالاهایی که ورود و صدور آن ها ممنوع است.
۳. (صفت ) ویژگی کالایی که معاملۀ آن ممنوع باشد.

دانشنامه عمومی

قاچاق یا نهان فروشی چیزی است که ورود آن به کشور یا معامله آن از طرف دولت ممنوع و بدون مجوز است. [ ۱] در علم اقتصاد به صورت مشخص به ورود و خروج کالا که مخفیانه از مرزهای کشور وارد یا خارج شود، قاچاق می گویند. کالای اقتصادی که مورد قاچاق قرار می گیرد را کالای قاچاق می نامند. شخص یا اشخاصی که مبادرت به انجام قاچاق می کنند را قاچاقچی یا سوداگر می گویند.
هنگامی که قیمت یک کالا در یک کشور با اجرای طرح های دستوری و با تمهیدات خاص کاهش می یابد، در نتیجه سوءاستفاده کنندگان به دنبال تهیه آن کالای ارزان قیمت برای قاچاق آن به بیرون از مرزها هستند. [ ۲] [ ۳]
صادرات یا واردات کالاهای ممنوعه و انحصاری، مثل انسان، مواد مخدر، زنان و کودکان، سوخت، نفت، گازوئیل، بنزین، اعضای بدن، دارو، ارز، جنگ افزار، خاویار، مشروبات الکلی و ده ها مورد دیگر، را می توان از مصادیق قاچاق نامید.
دانشمندان علم اقتصاد، از پدیده قاچاق تحت عنوان اقتصاد پنهان نیز یاد کرده اند.
علاوه بر موارد یادشده، قانونگذار ایران اعمال دیگری را از جمله مصادیق بزه قاچاق دانسته که به عنوان مثال می توان به بند ۲ ماده ۱۲ قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب ۱۳۸۴ اشاره نمود که در این قانون عمل نگهداری کالای قاچاق نیز جرم تلقی و مشمول مجازاتهای مربوط به قاچاق کالا می باشد. همچنین در مواردی مقنن افعال دیگری همانند عرضه و فروش کالا بدون پرداخت مالیات مربوطه موضوع تبصره ماده ۱۹ قانون مالیات بر ارزش افزوده یا حمل چوب یا ذغالی که برای مصارف روستایی جنگل نشینان یا دهکده های مجاور جنگل اختصاص داده شده به نقاط دیگر را قاچاق فرض نموده است؛ بنابراین نتیجه می گیریم که قاچاق کالا صرفاً ناظر به ورود کالا از مرزهای جغرافیایی نمی باشد.
دولتها معمولاً قوانین سختی را علیه پدیده قاچاق وضع می کنند و در مواردی برای اشخاص قاچاقچی مجازات اعدام پیش بینی شده است که این امر بیشتر برای قاچاقچیان مواد مخدر اجرا شده است.
عکس قاچاق

قاچاق (فیلم ۲۰۱۲). قاچاق ( انگلیسی: Contraband ) فیلمی در ژانر اکشن و مهیج به کارگردانی بالتاسار کورماکور است که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد.
مارک والبرگ
کیت بکینسیل
بن فاستر
جووانی ریبیسی
جی. کی. سیمونز
لوکاس هاس
کلب لندری جونز
دیه گو لونا
رابرت والبرگ
• دیوید اوهارا
عکس قاچاق (فیلم ۲۰۱۲)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

(در لغت به معنی چُست و چالاک و تند، و نیز به معنای کاری که پنهانی و با تردستی انجام شود) در حقوق، خرید و فروش یا ورود و صدور و معاملۀ هر کالایی که در انحصار دولت باشد، یا معاملۀ آن قانوناً ممنوع شده و یا به طور غیرقانونی وارد کشور شده باشد. مهم ترین کالاهایی که قاچاق می شوند عبارت اند از مواد مخدر و داروهای روان گردان؛ اسلحه و مهمات جنگی و تفنگ شکاری؛ کالا و ارز؛ کالای تجاری و گمرکی که بدون رعایت مقررات صادرات و واردات و پرداخت حقوق گمرکی انجام می شود؛ و اموال تاریخی و فرهنگی.

مترادف ها

swindler (اسم)
متقلب، طرار، سیاه بند، قاچاق، کلاه بردار، خزپوش، گول زن، گوش بر، کلاه گذار

contraband (اسم)
قاچاق، کالای قاچاق، تجارت قاچاق یا ممنوع

free trade (اسم)
قاچاق، تجارت ازاد

illicit (صفت)
قاچاق، نا مشروع، مخالف مقررات

فارسی به عربی

محظور , نصاب

پیشنهاد کاربران

واژه قاچاق
معادل ابجد 205
تعداد حروف 5
تلفظ qāčāq
نقش دستوری صفت
ترکیب ( اسم، صفت ) [ترکی]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی qACAq
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
...
[مشاهده متن کامل]

لغت نامه دهخدا
خدایش خاطر یه واژه که ارزش نداره چطور یک اجازه به خودش میده به هم وطن خودش توهین کنه می خواهد واژه رو درست یا اشتباه گفت باشد. ؟!

واژه قاچاق کاملا پارسی است در ترکی می شود قاجکچیلیک این واژه قاچاق صد درصد پارسی است
واژه ( قاچاق ) برگرفته از واژه یِ ایرانیِ ( کَچاک یا کوچاک ) است که از دو تکواژ ساخته شده است:
( کَچ ) یا ( کوچ ) به چمِ ( جابه جایی و سفر کردن ) می باشد.
( اگ یا اک ) پسوندِ زبانِ پهلوی است.
...
[مشاهده متن کامل]

دگرگونیِ آواییِ ( ک/ق ) هنگام انتقالِ واژگانِ ایرانی به زبانهای مغولی - شبه مغولی بسیار رواگمند ( رایج ) بوده است. نیاز به یادآوری است که ما در زبانِ پهلوی پسوندِ ( اگ یا اک ) داریم و نَه در زبانهایِ ناایرانی.

قاچاق. ( ترکی ص ، اِ ) برده. ربوده. ( فرهنگ نظام ) . || آنچه ورود آن به کشور و یا معامله آن از طرف دولت ممنوع است.
- متاع قاچاق ؛ متاع ممنوع الورود یا ممنوع المعامله.
گریزه
جرم واردات چیزی غیر قانونی ( مثل کالا یا انسان ) از کشوری به کشور دیگر.
trafficking
قاچاق ( SMUGGLING ) : [اصطلاح اعتیاد]قاچاق کلمه ای ترکی و به معنای ربوده است و به :آن چه که ورود آن به کشور و یا معامله آن از طرف دولت ممنوع باشدگفته می شود. بر همین اساس، قاچاقچی به کسی گفته می شود که
...
[مشاهده متن کامل]
مال التجاره ممنوع الورود یا ممنوع المعامله را بدون کسب اجازه از دولت و یا پرداختن گمرکی وارد کند و بفروشد؛ یا آن که کالا را از بیراهه بگذراند.

قاچاق یا قاچاقی از مصدر قاچماق به معنی دویدن و فرار کردن گرفته شده و در اصلاح ترکی "به معنی عبور دان چیزی از جایی به شکل مخفی و با عجله و سریع به علت اینکه که عده ای قصد دارند موقع عبور آن را ضبط کنند. "
ناچمیبری ( زبر "چ" و "ب" ) چمی=قانونی
در ترکیه آذربایجانی به معنی فراری
واژه" گریزش" پارسی از بن گریختن بجای واژه " قاچاق " ترکی به همان معنای در رفتن پیشنهاد می گردد.
گریزشی = قاچاقی
گریزشگر = قاچاقچی
گریزش کالا= قاچاق کالا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس