قباله

/qabAle/

مترادف قباله: بنچاق، سند، صداق نامه، عقدنامه، مدرک

برابر پارسی: بنچاغ، بنچاک، پیوندنامه

معنی انگلیسی:
instrument, deed of sale, title-deed, marriage contract, title, marriage-contract

لغت نامه دهخدا

( قبالة ) قبالة. [ ق َ ل َ ] ( ع اِمص ) پدرفتار شدن. ( اقرب الموارد ). پدرفتاری و کارسازی عمل. اسم است تقبل را. ( ناظم الاطباء ). || عرافة: نحن فی قبالته ؛ ای فی عرافته. ( ناظم الاطباء ).

قبالة. [ ق ُ ل َ ] ( ع ق ) روباروی. ( ناظم الاطباء ). روبروی : جلست قبالته ؛ روبروی آن نشستم. ( ناظم الاطباء ). قبال.

قبالة. [ ق َ / ق ِ ل َ ] ( ع اِ ) مکتوبی که در آن مینویسند چیزی را که انسان ملتزم میگردد از کار و عمل و یا دین و جز آن. و نیز چون کسی قبول کند چیزی را بطور مقاطعه و نوشته ای بر طبق آن نویسد، آن نوشته عبارت است از قباله. ضمانت نامه و معاهده. ( ناظم الاطباء ). || مکتوبی که در فروش ملک و جز آن مینویسند و در آن ذکر میکنند فروشنده و خریدار و آن چیزی را که خرید و فروش بدان تعلق گرفته ومبلغ ادا شده و شرائط بیع و جز آن را. و چک نامه و ترزده و بیلک. و بیله و ترده و نورده نیز گویند. ( ناظم الاطباء ) : وی زمانی اندیشید و پس قباله برداشت بدرید و گفت زمین بکار نیست. ( تاریخ بیهقی ). قباله نوشتند و گواه گرفتند. ( تاریخ بیهقی ). دو قباله نبشته بودند همه اسباب و صنایع... ( تاریخ بیهقی ).
جز به جفا وعده هاش پاک دروغ است
ور بدهد مر ترا هزار قباله.
ناصرخسرو.
عمر ضایعکرده ای دارد ز تو چشم قبول
کز قبول تو قباله ی ْ عمر بتوان تازه کرد.
خاقانی.
بطیره گفت مسلمان گر این قباله من
درست نیست خدایا جهود میرانم.
سعدی ( گلستان ).
همه شب نیارمید از سخن های پریشان گفتن که فلان انبارم به ترکستان است و فلان بضاعت به هندوستان و این قباله فلان زمین است. ( گلستان ).
- امثال :
پشت قباله مادرش انداخته اند.
قباله کهنه جائی بودن ؛ به امور ملکی آنجا بصیرت کامل داشتن. رجوع به قباله کهنه شود.

قبالة. [ ق ِ ل َ ] ( ع اِمص ) مام نافی و مامائی. ( ناظم الاطباء ).
قباله. [ ق َ ل ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بیضاء بخش اردکان شهرستان شیراز. در 67000 گزی جنوب خاور اردکان و 3000 گزی راه فرعی بیضا به زرقان واقع است و 37 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

فرهنگ فارسی

تفسیر رمزی تورات نرد یهودیان که توسط گروهی از مطلعان یهود تدوین شده .
نوشته یاسندی که بموجب آن کسی چیزی رابرذمه بگیرد، سندعقدمعامله یانکاح
( اسم ) ۱ - مکتوبی که در آن چیزی را که شخص ملتزم گردد ( از کار و وام و جز آن ) نویسند سند عقد معامله ۲ - مکتوبی که در فروش ملک و خانه و جز آن نویسند و در آن نام فروشده وخریدار و مشخصات مورد معامله و مبلغ فروش و شرایط بیع ذکر شود سند مالکیت ۳ - قراردادی که به موجب آن عضو یک منطقه مالیات دهنده عهده دار پرداخت مبلغ مقطوعی بدیوان می شد و شخصا خراج را از مودیان وصول می کرد . ۴ - سندعقد نکاح . یا قباله نکاح . عقد نامه . یا قباله کهنه . ۱ - کسیکه از همه خصوصیات ملکی یا قضیه ای واقف است ۲ - فرد قدیمی عضو قدیمی : کسی که بقول بعضی ها خودش را قباله کهنه نانوا خانه حساب میکند امروز سه روز است که از بیکاری در خانه خوابیده است .
مام نافی و مامائی

فرهنگ معین

(قَ لَ یا لِ ) [ ع . قبالة ] (اِ. ) سند.

فرهنگ عمید

نوشته یا سندی که به موجب آن کسی چیزی را بر ذمه گیرد، سند عقد معامله یا نکاح.

واژه نامه بختیاریکا

باشلُق

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] هرگاه نخل یا درخت دیگری بین دو نفر یا بیشتر مشترک باشد، یکی از آنان می تواند سهام بقیه را از محصول پس از تخمین در مقابل مقداری معلوم تقبل نماید. مثل این که پس از تخمین مقدار میوه باغ یکی از شریکین به دیگری گوید سهم خود را مثلا به ده خروار به تو واگذار نمودم و دیگری بگوید قبول کردم. در متون فقهی امامیه از این معاوضه به «قباله» تعبیر شده است.
برخی از فقهاء این نوع معامله را نوعی صلح دانسته اند.
لیکن محققین معتقدند که آن معامله ای است مخصوص و مستقل غیر صلح و بیع و لذا صحت آن مشروط به شرائط خاصه بیع و صلح نمی باشد.


[ویکی اهل البیت] (قَباله یا قِباله) در لغت، مکتوبی را گویند که در آن می نویسند چیزی را که انسان ملتزم می گردد از کار و عمل و یا دین و جز آن و نیز چون کسی قبول کند چیزی را به طور مقاطعه و نوشته ای بر طبق آن نویسد، آن نوشته عبارت است از قباله، ضمانت نامه و معاهده .
در قرآن مجید، آیات بسیاری به مکتوب نمودن قراردادهایی که برای اشخاص، الزام و یا دیِنْی را ایجاد می نماید و همچنین توصیه مؤکد بر انجام درست آن و عدم تخطی از مفاد و شرایط قراردادها آمده است.
قباله ها، اسنادی هستند که متضمن هر نوع قرارداد، تعهد و التزام بین دو طرف بوده و به تناسب دارای اَشکال و مضامین متفاوت هستند. قباله از نظر حقوقی، سند معامله، عقد و سند مالکیت است. البته در اینجا قباله ها به عنوان یک دسته بزرگ از اسناد حقوقی محور بحث نیست بلکه عمدتاً به آن از نظر بخشی از مجموعه اسناد خطی کتابخانه نگریسته می شود. از نظر شکل ظاهری قباله ها اشکال متفاوتی دارند، چنانکه به شکل یک برگ و یا چند برگی و گاه به صورت دفتر و یا طومار نیز دیده شده اند.
قباله از نظر مضمون و محتوا؛ شامل اسناد خرید و فروش (قطعی)، مصالحه نامه، اجاره نامه، تعهدنامه یا التزام نامه، عقدنامه و طلاق نامه، شهادت نامه و استشهادنامه، استعلام نامه و قسمت نامه است. نوعی از قباله ها، قباله ازدواج است. در قباله های ازدواج که به شکل یک برگی و گاه دفتری بوده است، علاوه بر ذکر نام زوجین، نام پدر و القاب ایشان نیز مذکور است و نیز میزان مهریه و صداق تعیین شده به شکل نقد و یا جنس و یا ملک نیز می آمده؛ در برخی عقدنامه ها، سیاهه جهیزیه زوجه هم ذکر می شده که به تصدیق زوج، مهر می خورده است. در اطراف عقدنامه ها مهر شهود و تصدیق کنندگان بر وقوع این عقد دیده می شود.
از دیگر انواع قباله ها، اسناد معاملاتی است که به صورت قباله خرید و فروش قطعی، مصالحه نامه و یا اجاره نامه تنظیم می شده و حاوی شرایط مورد معامله، حدود جغرافیایی ملک، مختصات موضوع مورد معامله، مبلغ تعیین شده، زمان مورد بحث، تعهدات هر یک از طرفین، و نیز شرایط فسخ معامله بوده و موارد مذکور باید به طور دقیق و با الفاظ عربی و عبارات فقهی بیان می شد. برخی سندشناسان، انواع فرمان ها و احکام را به جهت آن که التزام و تعهد و قرار را نشان می دهد، نوعی قباله می دانند ولی به سبب آن که این نوع اسناد در زندگی عادی اجتماع جاری نبوده و همه مردم را شامل نمی شده، از دایره اسناد عادی خارج و تنها از آن به عنوان "سلطانیات" یاد می شود.
نوعی دیگر از قباله، قسمت نامه است که متضمن تقسیم مایملک فرد میان افراد خانواده خود بود؛ با ذکر نام افراد و سهم دقیق هر یک از ایشان، همراه با مُهر شهود و تصدیق کنندگان متن. قراردادهای اداری و شرکتی نوع دیگری از قباله هاست که "شراکت نامه" نامیده می شود. از آنجا که محتوای این قراردادها مانند قباله های خرید و فروش متضمن موضوع مورد شرکت، مختصات، تعهدات، شرایط و مبلغ تعیین شده و نیز شرایط فسخ معامله بوده است، می توان آنها را در ردیف قباله ها طبقه بندی کرد.
قباله ها همواره در میان خانواده ها چون مایملکی گرانبها حفظ می شده است، به همین دلیل از لحاظ کمیت در مجموعه اسناد بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده اند. امروزه، مطالعه قباله ها می تواند به شناخت بیشتر فرهنگ بومی منجر شود و اطلاعات گوناگونی در زمینه ویژگی های اجتماعی، تاریخی، جغرافیایی، اقتصادی و زندگی مردم در یک دوره تاریخی خاص در اختیار قرار دهد.
قباله ها اغلب به عربی نگارش شده و معمولاً با یک مطلع خاص آغاز می شوند. چنانکه قباله های خرید و فروش بیشتر با عنوان "هوالمالک بالاستحقاق" و عقدنامه ها با مطلع "هوالمؤلف بین القلوب" شروع می شوند.

دانشنامه آزاد فارسی

قَبّاله (Kabbalah)
(در عبری به معنی «سنت») سنت فلسفی عرفانی و باطنی قدیم یهود که نزدیکی بسیار با عقاید همه خدایی (وحدت وجود) دارد؛ با این حال قرابتش با نوافلاطون گرایی بیشتر است. تألیف قبّالایی در میان قرون ۱۳ و ۱۶ به اوج رسید. تفکر امروزی یهود تا حدی بسیار آن را خرافات قرون وسطایی می خواند؛ اما در اندیشۀ حسیدیم اهمیت محوری دارد. از قدیم ترین اسناد قبّالا سِفْر یِصیرا (کتاب خلقت) است که به ربّی آکیبا ( ـ۱۲۰م) نسبت داده می شود. سند دیگر با نام زُهَر (کتاب نور)در حدود قرن ۱۳م به زبان آرامی نوشته شده است.

قباله (حقوق). قَباله (حقوق)
در لغت به معانی مواجهه، تعهد، عقد، ضمان، کفالت و حرفۀ قابلگی (مامایی). قِباله به کسر قاف، مصدر است و قَباله به فتح آن به سندی عادی گویند که در آن قِباله یعنی متن سند را می نویسند. قبالة الارض: قبول زمین موات یا زمین صلح است از حاکم شرع؛ بدین گونه که کسی به نحو مزارعه یا مساقات، قسمتی از زمین های یادشده را برای مدت معیّنی، تحویل بگیرد. این کار را تقبیل و تقبّل، و به فعلی که از دو طرف صادر شده، قباله گویند. عامل قباله، سهمی از محصول یا مال معینی را به حاکم شرع می پردازد.

مترادف ها

contact (اسم)
اتصال، برخورد، مخابره، تماس، قباله

فارسی به عربی

عمل

پیشنهاد کاربران

واژه قباله
معادل ابجد 138
تعداد حروف 5
تلفظ qabāle
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: قبالَة] ( حقوق )
مختصات ( قَ لَ یا لِ ) [ ع . قبالة ] ( اِ. )
آواشناسی qabAle
الگوی تکیه WWS
...
[مشاهده متن کامل]

شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار

قباله با قبول و تقبل و . . . همریشه است.
بنابراین می توان داشت:
پذیرش نامه = قباله
#پارسی دوست
قباله تنها یک معنا دارد و آن گویش فارسی کابالا که آیین تصوف یهود است و هیچ توضیح و تفسیر دیگری ندارد
بنچاغ ترکی هست ادمین جان برو بنچاق که خودتون نوشتید چک کنید😐
خواندن قباله
سندهای دست نویس قدیمی در زبان ملکی گالی بشکرد
واژه پیشنهادی " پذیرفتار " به معنای پذیرفته شده ، قبول شده ، که خود واژه قباله نیز از قبول تازی آمده است .
سند

بپرس