قتل غیرعمد


برابر پارسی: ناخواه کشی

معنی انگلیسی:
chance-medley

لغت نامه دهخدا

قتل غیرعمد. [ ق َ ل ِ غ َ / غ ِ رِ ع َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بدان که قتل در میان قوم یهود همچنان که در میان سایر امم بر دو قسم بود، یکی آنکه چون شخص ، شخص دیگر را بدون عداوت کشت یعنی بدون اراده و عمد اسبابی بر او انداخت و یا سنگی بر او فرود آورد و بدون خبر مرد، در حالتی که شخص فاعل دشمن و یا در پی اذیت و آزار او نبود بنابراین شخص قاتل در حالات مسطوره میبایست از حضور ولی خون به یکی از شهرهای بست فرار نماید و پس از محاکمه و برائت الذمه بودنش مجلس محاکمه حکم مینمود که در همان شهر سکونت ورزد تا وقتی که کاهن اعظم فوت شود اما اگر پیش از رسیدن به شهر بست ولی خون به وی می رسید او را میکشت و یا آنکه از شهر بست خارج میگشت و در خارج حدود کشته میشد خونش به هدر رفته بود. ( قاموس کتاب مقدس ).

فرهنگ فارسی

بدانکه قتل در میان قوم یهود همچنانکه در میان سایر امم بر دو قسم بود .

پیشنهاد کاربران

قتل غیر عمد: همتای پارسی این سه واژه ی عربی، این است:
اُژان وینا کامم ožān - vinā - kāmam ( سغدی: اژان: قتل؛ وینا کامم؛ سنسکریت: غیر عمد )
🇮🇷 واژه ی برنهاده: کُشتِ ناخواسته 🇮🇷
قتل خطا ؛ قتلی که از روی عمد، قصدو اراده صورت نگرفته باشد.
Manslaughter

بپرس