قران در سیره پیشوایان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قرآن در سیره پیشوایان. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و عترتش علاوه بر توجه خاص به قرآن و شناخت کامل آن، انس ویژه ای با آن داشتند. سیره زندگی درخشانشان در عمل آکنده از دستورهای قرآن بود، هرگز از قرآن از نظر فکر و عمل در همه ابعاد جدا نشدند، بلکه تندیس قرآن و به عبارت روشن تر، تجلی گاه قرآن و مفسر و همدم آن بوده اند از این رو به عنوان قرآن ناطق معرفی شده اند.
نظر به این که حقیقت قرآن، کلام الله است و از این جهت از توحید افعالی الهی نشات می گیرد، مقام بسیار ارجمندی دارد که در مقایسه با عترت، گرامی تر است. از این رو در وصیت معروف رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم آمده: "من در میان شما دو یادگار گران قدر را می گذارم که اگر از این دو پیروی کنید، هرگز بعد از من گمراه نخواهید شد و این دو قرآن و عترت من هستند که از همدیگر جدا نشوند تا در قیامت در کنار حوض کوثر نزد من آیند، بنگرید که چگونه این دو را جانشین من خواهید کرد. "در این تعبیر آمده: "احدهما اعظم من الاخر، کتاب الله حبل ممدود من السما الی الارض؛ مقام یکی از این دو، یعنی قرآن کتاب خدا، ارجمندتر از دیگری (عترت) است که ریسمان (وحی) کشیده شده از آسمان به سوی زمین است. " پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم این دو (قرآن و عترت) را ثقلین نامید. واژه ثقل به معنای خطیر، عظیم و گران قدر است، سپس قرآن به عنوان ثقل اکبر و عترت به عنوان ثقل اصغر (و به تعبیر بعضی، قرآن به عنوان ثقل کبیر، و عترت به عنوان ثقل صغیر) نامیده شده اند.بنابراین حقیقت قرآن از نظر مقام دردرجه بسیار بالایی بوده و معجزه جاوید پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم است که چیزی بلند مقام تر از قرآن نداریم.البته پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم در این وصیت، به طور مکرر تذکر داد که این دو (قرآن و عترت) از هم جدا نشوند، یعنی اگر کسی فقط قرآن را پیروی کند و بگوید "حسبنا کتاب الله؛ قرآن برای ما کافی است" معنایش این است که قرآن را برخلاف وصیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم از عترت جدا نموده است، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم به قدری به موضوع عدم افتراق این دو توجه داشت که در خطبه غدیر خم در حضور بیش از صد هزار مسلمان، دست علی علیه السّلام را گرفت و بالا برد و به مردم نشان داد و فرمود: "هذا علی مع القرآن والقرآن مع علی لا یفترقا حتی یردا علی الحوض؛ این علی علیه السّلام با قرآن است و قرآن با علی علیه السّلام است، این دو از همدیگر جدا نشوند تا در کنار حوض کوثر در قیامت با هم بر من وارد گردند. "
حقیقت احترام به قرآن
بی تردید، احترام به قرآن با دو موضوع به دست می آید:۱. آن را بشناسیم و دستورات و احکام نورانی آن را در ابعاد مختلف شناسایی و کشف نماییم.۲. به آن عمل نموده و دستورهایش را در زندگی فردی و اجتماعی و در همه عرصه ها اجرا و پیاده کنیم.در آیات قرآن به طور مکرر به این دو موضوع تصریح و تاکید شده؛ مثلا در مورد موضوع اول (شناخت قرآن) می فرماید: "افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها؛ آیا آنها در قرآن تدبر نمی کنند، یا بر دل هایشان قفل نهاده شده است؟ " نیز می فرماید: "یا ایها الناس قد جاتکم موعظه من ربکم وشفا لما فی الصدور وهدی ورحمه للمومنین؛ ای مردم! کتابی از طرف خدا به سوی شما آمد که سراسرش اندرز و شفای دل های شما بوده، و مایه هدایت و رحمت بر مومنان است. ". بنابراین قرآن موعظه، یعنی نابودکننده غرورها و برطرف کننده موانع رشد و کمال انسانی، و شفابخش بیماریهای معنوی است، و موجب صفای روح و هدایت و رحمت می باشد. به تعبیر دیگر: (چنان که در آیه اول سوره ابراهیم آمده) انسان را از تیرگی های جهل و گناه به سوی نور علم و ایمان بکشاند. این است وصول به حقیقت قرآن. به عنوان مثال:به گفته فلاسفه هر چیزی چهار وجود دارد: وجود لفظی، ذهنی، خطی و حقیقی. آن چه انسان را به هدف می رساند وجود حقیقی است. البته وجودهای دیگر مقدمه آن هستند. اگر انسان تشنه باشد و هزاران بار واژه آب را تلفظ کند یا در دفتری بنویسد و یا هزاران لیتر آب زلال را در ذهن خود تصور نماید، تشنگی او برطرف نخواهد شد، بلکه زمانی از او رفع تشنگی می شود که به سوی حقیقت آب که در لیوان قرار دارد برودو آن را بیاشامد.در مورد قرآن نیز حقیقت آن یعنی عمل به دستورهای آن. همین کارساز و نجات بخش است، اما خواندن و نوشتن و در ذهن آوردن آیات آن، منهای عمل به دستورهای آن، هرگز مایه شفا، هدایت و رحمت نخواهد بود. برهمین اساس پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم در تفسیر آیه یتلونه حق تلاوته؛ مومنان کتاب آسمانی را آن گونه که شایسته آن است، تلاوت می کنند. فرمود: "یتبعونه حق اتباعه؛ آن گونه که سزاوار پیروی است، از قرآن پیروی می کنند. " از سوی دیگر فرمود: "رب تال القرآن والقرآن یلعنه؛ چه بسیارند تلاوت کنندگان قرآن، که قرآن آنها را لعنت می کند. "
قرآن از دیدگاه روایت
امام باقر علیه السّلام در یک تجزیه و تحلیل کوتاه درباره قاریان قرآن چنین فرمود:"قرآن خوانان بر سه گروه اند: عده ای خواندن قرآن را سرمایه کسب مادی خود قرار داده و با قرائت قرآن، پادشاهان را بدوشند (از آنها صله بگیرند) و در برابر مردم بزرگ نمایی کنند، برخی در خواندن قرآن، زیبایی حروف (و تجوید آن را) رعایت کنند، ولی حدود و مرزها و برنامه های قرآن را تباه سازند که قرآن برای آنها همانند جام نگهدارنده است که هنگام تشنگی و سودجویی از آن بهره می برند و هنگام سیرابی، آن ظرف را مانند سواره به پشت سر خود می افکنند (این دو گروه هرگز نجات نمی یابند) گروه سوم نیز قرآن می خوانند و داروی قرآن را بر دل بیمارشان می نهند و با تلاوت قرآن، شب زنده داری کرده و نمازشان را براساس آن برپا دارند. سوگند به خدا چنین گروهی، اهل نجاتند، ولی این گونه افراد از کبریت احمر کمیاب تر می باشند. " امام صادق علیه السّلام فرمود: "هنگامی که قیامت برپا شود و خداوند همه خلایق رادر صحرای محشر جمع کند، ناگاه آن ها شخص زیبایی را بنگرند که هرگز چهره ای زیباتر از آن را ندیده اند، آن شخص به سوی آن ها آید، وقتی مومنان آن را بنگرند، گویند: این قرآن است و از ما است که نظیرش را ندیده ایم، آن شخص از آنها بگذرد و به شهیدان برسد، شهیدان نیز گویند: این قرآن است، آن شخص از شهیدان نیز بگذرد و به پیامبران مرسل برسد، پیامبران نیز می گویند: این قرآن است. از آنها نیز بگذرد، تا به سمت راست عرش برسد و در آن جا بایستد. آن گاه خداوند جبار می فرماید: "به عزت و جلالم سوگند امروز گرامی بدارم آن کس که تو را در دنیا گرامی داشت و خوار کنم آن کس را که تو را خوار کرد. "
توجه پیشوایان به قرآن و انس با آن
...

پیشنهاد کاربران

بپرس