قرائت

/qarA~at/

مترادف قرائت: تلاوت، خواندن

برابر پارسی: خواندن

معنی انگلیسی:
reading, reading the koran with correct pronunciation

لغت نامه دهخدا

قرائت. [ ق ِ ءَ ] ( ع مص ) قرائة. رجوع به قرائة شود. خواندن. || خواندن قرآن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

قرائة. [ ق ِ ءَ ] ( ع مص ) خواندن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || خواندن قرآن. ( منتهی الارب ). تهانوی گوید: قرائت علمی است که در آن از صورتهای نظم کلام خدای تعالی از جهت وجوه اختلافات متواتره بحث میکند و مبادی آن مقدمات تواتری است. قرائت نیز از علوم عربیت کمک میگیرد و غرض از این علم تحصیل ملکه ضبط اختلافات متواتره و فایده این علم حفظ کلام خدا است تا تحریف و تغییر در آن راه نیابد و چه بسا در علم قرائت ازصورتهای نظم کلام خدای از جهت اختلافات غیر متواتره که به حد شهرت رسیده است نیز بحث میکند و مبادی آن مقدماتی است که مشهور است و یا از آحادی که به آنان وثوق هست روایت شده ، صاحب مفتاح السعاده چنین گفته است.جعبری در شرح شاطبیه گوید که قراء اصطلاحاً قرائت رابه نام امام و روایت از وی و طریق اخذ از راوی مینامند مثلاً میگویند قرائت نافع، روایت قالون ، طریق ابونشیط، تا منشاء اختلاف دانسته شود و چنانکه برای هر امامی رواتی است برای هر راوی نیز طریقی است. ابن جزری در «نشر» گوید: نخستین امام معتبری که قرائت ها را در کتاب گرد آورد ابوعبید قاسم بن سلام بود و تصور میکنم قرائت ها را در بیست و پنج قرائت ( با قراء سبعه ) ضبط کرده است. وی به سال 224 هَ. ق. وفات یافت. ( از کشف الظنون ). قرائت علمی است که از چگونگی نطق به الفاظ قرآن بحث میکند و موضوع این علم قرآن است از حیث اینکه چگونه قرائت شود. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) خواندن ( کتاب روزنامه قر آن ) ۲ - ( اسم ) علمی است که در آن از صورتهای نظم کلام خدای تعالی از جهت وجوه اختلافات متواتر بحث می کند و مبادی آن مقدمات تواتری است . این علم از علوم عربیت کمک می گیرد و غرض از آن تحصیل ملکه ضبط اختلافات متواتر است و فایده آن حفظ کلام خداست تا تحریف و تغییر در آن راه نیابد .

فرهنگ معین

(قَ ئَ ) [ ع . قرائة ] (مص م . ) خواندن کتاب و غیره .

فرهنگ عمید

۱. خواندن چیزی با صدای بلند: قرائت متن بیانیه به پایان رسید.
۲. تٲویل، تفسیر از دین.
۳. علم به درست خواندن قرآن کریم.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قرائت (ابهام زدایی). واژه قرائت ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • قرائت (قرآن)؛ به معنای تلاوت قرآن با رعایت قواعد مخصوص آن، یا دانش مربوط به اصول قرائت و اختلافات قاریان• قرائت (حدیث)؛ از اصطلاحات علم حدیث و از طرق تحمل حدیث و به معنای خواندن حدیث نزد استاد و شیخ الحدیث
...

[ویکی فقه] قرائت (حدیث). قرائت، از اصطلاحات علم حدیث و از طرق تحمل حدیث بوده و به معنای خواندن حدیث نزد استاد و شیخ الحدیث می باشد.
طریق تحمّل «قرائت»، عبارت است از خواندن حدیث نزد استاد و شیخ الحدیث که از آن تعبیر به «عرض» شده است؛ زیرا راوی حدیث، قرائت خود را از حدیثی که شنیده، بر استاد خود عرضه، و او استماع می کند.از این جهت که بر گفتار و شنیدار متکی است، شبیه سماع است. با این تفاوت که در سماع سخن از شیخ و شنیدن از سوی راوی انجام می گیرد، اما در قرائت بر شیخ، روایت از سوی راوی خوانده می شود و شیخ به استماع آن می پردازد. به این گونه تحمل در اصطلاح محدثان پیشین «عرض» گفته می شده است؛ زیرا راوی در حقیقت روایت را بر شیخ عرضه می کند و چنین شیوه ای زمانی قابل اعتنا است که شیخ پس از شنیدن، صحت آن را مورد تایید قرار دهد.
اعتبار قرائت
درباره میزان اعتبار قرائت بر شیخ اختلاف وجود دارد: برخی آن را بالاتر از سماع و برخی برابر با سماع می دانند، ولی نظر اکثر محدثان آن است که قرائت بر شیخ در درجه ای پس از سماع قرار دارد. از سوی دیگر گفته اند: راوی می بایست روایتی را که از این طریق تحمل شده به هنگام نقل با عباراتی؛ هم چون «قرات علی فلان فاقر به» نوع حدیث را روشن سازد. شهید ثانی می گوید: فی القرائه علی الشیخ ... و یسمّی عند اکثر القدماء المحدّثین: العرض، لأنّ القاریء یعرضه علی الشیخ سواء کانت القرائه من حفظ الراوی أو من کتاب.
مراتب قرائت حدیث
قرائت حدیث نیز از نظر رتبه دارای مراحلی می باشد که مهم ترین آن ها چنین است:۱. قرائت و خواندن حدیث به واسطه راوی و شاگرد از متن کتاب برای استاد حدیث، به شکلی که آن متن در اختیار استاد هم هست و ضمن خواندن، مقارنه و تطبیق انجام می شود و استاد متن و قرائت شاگرد را در پایان تأیید می کند.۲. قرائت و خواندن حدیث به واسطه راوی و شاگرد از متن کتاب برای استاد حدیث، به شکلی که استاد آن متن را به حافظه دارد و آن را مرور و سپس تأیید می کند.۳. قرائت روایت به واسطه راوی از حفظ و استماع و تطبیق آن توسّط استاد از متن کتاب و تأیید آن.۴. قرائت روایت به واسطه راوی از حفظ و استماع و تطبیق استاد نیز بر حافظه و تأیید آن توسّط استاد به جهت صحّت و درستی قرائت راوی.
الفاظ قرائت
...

[ویکی اهل البیت] قرائت (علم الحدیث). طریق تحمّل «قرائت»، عبارت است از خواندن حدیث نزد استاد و شیخ الحدیث که از آن تعبیر به «عرض» شده است؛ زیرا راوی حدیث، قرائت خود را از حدیثی که شنیده، بر استاد خود عرضه، و او استماع می کند. شهید ثانی می گوید: فی القرائه علی الشیخ ... و یسمّی عند اکثر القدماء المحدّثین: العرض، لأنّ القاریء یعرضه علی الشیخ سواء کانت القرائه من حفظ الراوی أو من کتاب.
مراتب قرائت حدیث قرائت حدیث نیز از نظر رتبه دارای مراحلی می باشد که مهم ترین آن ها چنین است: ۱. قرائت و خواندن حدیث به واسطه راوی و شاگرد از متن کتاب برای استاد حدیث، به شکلی که آن متن در اختیار استاد هم هست و ضمن خواندن، مقارنه و تطبیق انجام می شود و استاد متن و قرائت شاگرد را در پایان تأیید می کند. ۲. قرائت و خواندن حدیث به واسطه راوی و شاگرد از متن کتاب برای استاد حدیث، به شکلی که استاد آن متن را به حافظه دارد و آن را مرور و سپس تأیید می کند. ۳. قرائت روایت به واسطه راوی از حفظ و استماع و تطبیق آن توسّط استاد از متن کتاب و تأیید آن. ۴. قرائت روایت به واسطه راوی از حفظ و استماع و تطبیق استاد نیز بر حافظه و تأیید آن توسّط استاد به جهت صحّت و درستی قرائت راوی. در طریق تحمّل قرائت، غالباً از الفاظ ذیل استفاده می شود: «قرأت علی فلان» یا «قریء علیه و أنا أسمع فأقرّ الشیخ به». شهید ثانی می گوید: «فی عبارات العرض و هی علی مراتب، الرتبه الأولی: و العباره عن هذه الطریق أن یقول الراوی إذا اراد روایه ذلک: قرأت علی فلان او قریء علیه و أنا أسمع فاقرّ الشیخ به، أی لم یکتف بالقرائه علیه و لا بعدم انکاره و لا باشارته بل تلفّظ بما یقتضی الاقرار بکونه مروبه. در قرائت بر شیخ اگر نسخه و متن اصلی، در دست فرد موثّق دیگری است و شیخ هم آن را حفظ دارد و به هنگام قرائت راوی برای شیخ، آن فرد ثقه هم، قرائت آن راوی را استماع و سپس تأیید می کند، در این صورت، چنین طریقی از قرائت از اهمیّت بیشتری برخوردار است. در قرائت بر شیخ، رؤیت او شرط نیست، بلکه اطمینان به استماع و تأیید او کافی است.

مترادف ها

reading (اسم)
مطالعه، قرائت

readership (اسم)
قرائت

پیشنهاد کاربران

تلاوت کردن .
خواندن .
خوانش
از رو خواندن
واژه ای عبری است و حتا گروهی در یهود بنام قراییم هستند
بیش از نود درصد زبان عربی برگرفته از عبری و سریانی و حبشی و ایرانی است
خواندن ، خوانش، روخوانی
در پارسی " خوانش "
خواندن
از رو خواندن،
برداشت ( در لفظ استعاره )

بپرس