قضیه حملیه

لغت نامه دهخدا

قضیه حملیه. [ ق َ ضی ی َ / ی ِ ی ِ ح َ لی ی َ / ی ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تألیف قضیه ای از دو چیز باشد: محکوم به و محکوم علیه ، و آن تألیف بر دو گونه است ، یکی آنکه میان بسائط الفاظ و مفردات باشد یاآنکه در حکم بسائط الفاظ و مفردات بود، یعنی مؤلف به تألیف تقییدی که مفردی به جای آن بایستد و لامحاله این تألیف نیز به ربطی بود میان آن لفظها که اقتضاء تقیید کند این قسم را قضیه حملی خوانند. و تألیف دوم میان قضایا باشد که در قضیه شرطیه از آن بحث میشود. در قضیه حملیه چون هر یک از محکوم علیه و محکوم به مفردی اند یا در قوت مفردی ، ربط میان ایشان به حمل محکوم به بر محکوم علیه بود، چنانکه گویند: زید بصیراست ، و این را حملی موجب خوانند، و زید بصیر نیست ، آن را حملی سالبه خوانند. ( اساس الاقتباس ص 68، 69 ).

فرهنگ فارسی

تالیف قضیه از دو چیز باشد : محکوم به و محکوم علیه و آن تالیف بر دو گونه است یکی آنکه میان بسائط الفاظ و مفردات باشد یا آنکه در حکم بسائط الفاظ و مفردات بود یعنی مولف بتالیف تقییدی که مفردی بجای آن بایستد و لا محاله این تالیف نیز بربطی بود میان آن لفظها که اقتضائ تقیید کند این قسم را قضیه حملی خوانند و تالیف دوم میان قضایا باشد که در قضیه شرطیه از آن بحث میشود .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قضیه حملیه، یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای قضیه دالّ بر ثبوت یا سلب نسبتی بدون تقیّد به ثبوت یا سلب نسبت دیگر است.
حمل یعنی چیزی را به چیزی به ایجاب یا سلب اسناد دادن، و به عبارت دیگر؛ حکم به اتحاد دو چیزی است که نوعی مغایرت میان آنها وجود دارد و قضیه حملیه قضیه ای است که در آن به طور مطلق حکم به ایجاب یا سلب نسبتی شده باشد، مثل: "هوا لطیف است". و اما اگر حکم به وجود یا عدم یک نسبت، مشروط به وجود یا عدم نسبت دیگر شده باشد، آن را "قضیه شرطیه" گویند مثل: "اگر باران ببارد هوا تلطیف می شود".
نکات مهم تعریف
از تعریف حمل و تعریف قضیه حملیه فهمیده می شود که: ۱. حمل شیء برخودش صحیح نیست؛ زیرا حمل ایجاد اتحاد بین دو چیزی است که از هم جدا هستند به نحوی که درباره آنها بتوان گفت: این همان است، یا: این دارای آن است، مانند حمل "حیوان" بر "انسان" در قضیه: "انسان حیوان است"؛ ۲. باید میان موضوع و محمول نوعی وحدت و هماهنگی باشد تا بتوان یکی را به دیگری حمل کرد و گرنه، مباین، قابل حمل بر مباین نیست؛ ۳. اطلاق حمل در مورد قضایای موجبه به حقیقت است و در قضایای سالبه به مجاز.
اشرفیت ایجاب بر سلب
از میان ایجاب و سلب، ایجابْ اشرف از سلب است، زیرا ایجاب، از سنخ وجوب است و سلب، از سنخ عدم و وجود بهتر و اشرف از عدم است. از میان کلیت و جزئیت، کلیت اشرف از جزئیت است زیرا کلیت، اضبط و انفع در علوم است. بر این اساس، در تعیین رتبه و شرافت محصورات اربعه، قضیه موجبه کلیه اشرف محصورات است زیرا از دو اشرف تشکیل شده است و قضیه سالبه جزئیه اخسّ محصورات است چون از دو اخسّ ترکیب یافته است. اما از میان دو قضیه دیگر (سالبه کلیه و موجبه جزئیه) که هر کدام از یک اشرف و یک اخسّ تشکیل شده ، کلیت بر ایجاب رجحان دارد زیرا شرافت کلیت از جهات متعدد، و شرافت ایجاب از جهت واحد است، بنابراین، سالبه کلیه اشرف از موجبه جزئیه است.
اقسام قضیه حملیه
...

پیشنهاد کاربران

بپرس