قلعه سفید

/qal~esefid/

لغت نامه دهخدا

قلعه سفید. [ ق َ ع َ س َ / س ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قوره تو بخش مرکزی شهرستان قصرشیرین ، واقع در 8هزارگزی شمال خاوری قصرشیرین و کنار رودخانه قوره توو مرز ایران و عراق موقع جغرافیایی آن تپه ماهور و هوای آن گرمسیری است سکنه آن 150 تن است. آب آن از رودخانه قوره تو و محصول آن غلات ، دیم ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو و پاسگاه مرزبانی و گمرک دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

قلعه سفید. [ ق َ ع َ س َ / س ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قلعه شاهین بخش سرپل ذهاب شهرستان قصرشیرین ، واقع در 11هزارگزی جنوب خاوری سرپل ذهاب ،کنار راه فرعی سراب به قلعه شاهین. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرمسیری است. سکنه آن 90 تن است. آب آن از سراب قلعه شاهین و محصول آن غلات ، توتون ، برنج ، پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری است. قلعه خرابه قدیمی دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

قلعه سفید. [ ق َ ع َ س َ / س ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان خرم رود شهرستان تویسرکان ، واقع در 32هزارگزی شمال باختری تویسرکان و 10هزارگزی خاور شوسه کرمانشاه به مهران. این ده فعلاً خالی از سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

قلعه سفید. [ ق َ ع ِ س َ / س ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مرغا بخش ایذه شهرستان اهواز، واقع در 48هزارگزی باختری ایذه. موقع جغرافیائی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است سکنه آن 195 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

قلعه سفید. [ ق َ ع َ س َ / س ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جاجرم بخش اسفراین شهرستان بجنورد. موقع جغرافیائی این ده جلگه و معتدل است. سکنه آن 100 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

قلعه سفید. [ ق َ ع َ س َ / س ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش نجف آباد شهرستان اصفهان ، واقع در 8هزارگزی جنوب خاور نجف و 5 هزارگزی شوسه نجف آباد به اصفهان. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنه آن 1525تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات ، انگور، سیب زمینی ، زردآلو، توت ، سیب ، هندوانه ، پنبه و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه ماشین روو دبستان دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).، قلعه سفید. [ ق َ ع َ ی ِ س َ / س ِ ] ( اِخ ) این قلعه در ممسنی و در شرق فهلیان واقع است و آن را دزسپیدنیز گویند. کوهی است منفرد و هیچ کوهی بر آن مشرف نیست. از چهار طرف راه دارد. بالای آن کوه کشت و زرع میتوان نمود. جنگل فراوان از بلوط و انجیر و بادام کوهی و انار و انگور داشته و پنج چشمه آب دارد. ( جغرافیای غرب ایران ص 130 ). رجوع به قلعه اسفیددز شود.

فرهنگ فارسی

دهی است از بخش نجف آباد شهرستان اصفهان واقع در ۸ هزار گزی جنوب خاور نجف آباد و ۵ هزار گزی شوسه نجف آباد به اصفهان . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است .

دانشنامه عمومی

قلعه سفید (دشتستان). قلعه سفید ( دشتستان ) روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان دشتستان در استان بوشهر ایران است؛ که ساکنان اصلی در آن از اهالی روستاهای بنه، وسده، می باشند که به دلیل بالا آمدن آب در این روستاها به این روستا نقل مکان کردند.
این روستا دربخش مرکزی دهستان دالکی شهرستان دشتستان قرار داشته. واولین روستا ورودی استان بوشهرمی باشد. و بر اساس سرشماری سال1395 جمعیت آن 1989نفر ( 500خانوار ) بوده است. که در قدیم دو روستا به نام های بنه و سده بوده که درسال 1356 به دلیل بالا آمدن سطح آب از روستا مذکور نقل مکان کرده و به موقیت کنونی آمده . شغل اکثر اهالی کشاورزی بوده و دارای یک نقشه عالی از لحاظ موقعیت چیدمان زمین ها بوده که بدون بن بست و در یک خط می باشد و از لحاظ امکانات دارای دو مدرسه ویک خانه بهداشت و یک خانه ورزش روستایی زمین چمن و مخابرات و همچنین پنج حسینیه و همچنین در حال احداث بزرگترین پارک روستایی استان به مساحت 12هزار متر مربع و اورزانس بین جاده ایی میباشد. که در سال های 1400تا1402در حال پیشرفت چشم گیر بوده با تلاش های اهالی و شورای اسلامی و دهیاری که طی چند سال آینده به یک روستا عالی در منطقه تبدیل خواهد شد. زبان لری محلی.
عکس قلعه سفید (دشتستان)

قلعه سفید (رمان). قلعه سفید ( به ترکی استانبولی: Beyaz Kale ) رمانی از نویسنده ترکی اورهان پاموک است.
وقایع کتاب در استانبول قرن هفدهم اتفاق می افتد. داستان دربارهٔ یک مرد دانشمند ایتالیایی است که قصد سفر دریایی از ونیز به ناپل را دارد، که توسط ناوگان امپراطوری عثمانی زندانی شده و به بردگی گرفته می شود. نخست در خطر اعدام قرار می گیرد اما مردی به نام استاد که شباهت زیادی به او دارد او را به عنوان برده می خرد. دانشمند ونیزی به استاد برای پیدا کردن ارج و قرب نزد پاشا که از نزدیکان سلطان است کمک زیادی می کند و در نهایت آن دو به سلطان معرفی می شوند تا با کمک او اسلحه آهنین قدرتمندی بسازند. [ ۳]
محرک ارباب - برده درون مایه اصلی رمان قلعه سفید است. استاد ( Hoja ) در سرتاسر داستان تلاش به القا کردن مافوق بودن و برتری را بر گوینده داستان ( دانشمند ونیزی ) دارد. خواه با تمسخر کردن او یا به رخ کشیدن ضعف و دون مایگی او به عنوان یک برده. با این حال استاد تلاش می کند تا از او دانش بیشتری کسب کند و هنگامی که دانشمند ونیزی از در اختیار دادن دانش بیشتر به او خودداری می کند ناامید و خشمگین می شود. رابطه ارباب - برده هنگامی که هردو متوجه می شوند که می توانند هویت خود را عوض کنند، رو به زوال می رود. قدرت دانش نیز یکی دیگر از درون مایه های اصلی رمان است. راوی داستان و استاد هر دو خردمند شناخته می شوند با این حال در ابتدا هیچ کدام به راستی نمی توانستند ادعا کنند که دارای دانش بیشتری هستند. دانش راوی داستان امروزی تر است و علمی تر به نظر می رسد حال آنکه دانش استاد از یک فیلتر زبانی رد شده و همراه با جزم اندیشی است. همچنین گوینده داستان از دانش خود برای کمک کردن استفاده می کند در حالی که استاد دانش را به عنوان ابزاری برای رسیدن به جاه طلبی هایش مورد استفاده قرار می دهد.
مدرنیزه شدن یا به عبارتی افول امپراطوری عثمانی در سراسر داستان مورد اشاره قرار گرفته است. پیش از آنکه به یک سمبل اصلی در اوج داستان تبدیل شود.
این رمان از طرفی تاریخ رویارویی امپراطوری عثمانی با اروپایی ها را به تصویر می کشد و از طرفی دیگر یک قصه است. پاموک در آفرینش این اثر که او را یک نویسنده جهانی کرد از تاریخ و فرهنگ و آیین پیشینیان خود الهام گرفته است؛ و چگونگی پیشرفت علم در دنیای قدیم را به مخاطبان و خوانندگان امروزی نشان داده است.
عکس قلعه سفید (رمان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

مردمان توانمند با سواد و فعال هستند
در ممسنی دژی به نام قلعه سفید وجود دارد که گویند رستم و سهراب در دامنهی ان مبارزه کردن.
روستاهای قلعه سفید سفلی و علیا
در دهستان مرغا*مرغاب *ایذه
ساکنین ::لر بختیاری
قدمت قلعه سفید با توجه به شواهد موجود همچون قلعه باستانی قیصر و قبور زرتشتیان در این روستا یکی از مراکز جمعیتی زرتشتی قبل از ورود اسلام به ایران بوده است ، لذا قلعه سفید را قلعه گبر میگفته اند که با ورود
...
[مشاهده متن کامل]
کرمانج زبانان مسلمان به این منطقه و ساکن شدن در این روستا قلعه گبر �قلعه کافر�به قلعه گور�قلعه سفید�قغییر نام یافت، گور در زبان کرمانجی یعنی سفید

بپرس