قماره

لغت نامه دهخدا

قماره. [ ق َ / ق ِ رِ ] ( اِخ ) یکی از بلاد پادشاهی مل جاوه است و عود قماری بدان منسوب است. ( ابن بطوطة ). رجوع به قمار شود.

فرهنگ فارسی

موضعی است در جزیره جاوه که عود ( عود قماری ) منسوب بدان است ( دزی .ج ۲ص ۴٠۴ قماره ) . توضیح یاقوت در معجم البلدان آنرا موضعی در هند می داند و گوید عود بدان منسوب است عامه آنرا چنین تلفظ کنند و اهل معرفت [ قامرون ] گویند . مولف برهان آنرا نام شهری میداند در هند که عود قماری و عنبر اشهب و طاوس خوب از آن شهر آورند .

پیشنهاد کاربران

قُماره :[اصطلاح صید ] کابین لنج که ناخدا جهت هدایت لنج درون آن می نشیند.
توشهر ما ، ابادان، قدیما به دکه کوچک سیار یا ثابت که ادامس وبیسکویت وهله هوله برا بچه ها میفروخت، میگفتن قُماره.

بپرس