قورچه

پیشنهاد کاربران

به میوه های سفت و نارس گفته می شود
قورچه/ ghurchă: زنگ کوچک، زنگوله
مانند: دور شد؛ چندان که نه نمایی از چادرها می دید و نه آهنگ قورچه - خردینه درای - جماز گل محمد را می شنید.
کلیدر
محمود دولت آبادی
قورچه:
در گویش مازندرانی: قر/gər : زنگ های کوچکی که به گردن دام آویزند، گردوی بزرگ و سنگین که از آن به عنوان تیله استفاده شود.
...
[مشاهده متن کامل]

زنگله/ zangələ ؛ زنگوئله/ zongiələ : زنگوله، زنگوله ی کوچک که بر گردن گوسفند آویزند.
فرهنگ واژگان تبری
با همانندهای: مازندرانی، استارآبادی، گیلی، قرآنی
کار گروه مولفان
زیر نظر:جهانگیر نصری اشرافی
نشر: احیاء کتاب

قورچه/ ghurchă : زنگ کوچک، زنگوله
مانند: دور شد؛ چندان که نه نمایی از چادرها می دید و نه آهنگ قورچه - . . .
کلیدر
محمود دولت آبادی
قورچه یا قرچه زنگ کوچکی به مانند توپ تنیس مسی یا برنز که یک یا دو ساچمه آهنی داخل ان که با تکان دادن صدا میکند که معمولا سه عدد یا چهار عدد بگردن سگ های گله میکنند که گوسفند صدای قرچه سگ رمه خود را می
...
[مشاهده متن کامل]
شناسد و وقتی سگ جهت کاری بداخل رمه میزند رم نمیکند والا اگر در حین چرا یک جاندار کوچکتر گربه هم از گربه سانان بداخل رمه رود رم میکند ولذا هنگام حمله گرگ زنگ قرچه سگ است که به رمه آرامش می بخشد و سگ رمه تمام رمه را در بیابان در یک حلقه کوچک جمع میکند و بسرعت بدور آنها می چرخد تا ارامش خاطر بگیرند و صحنه بسیار زیبا و تماشایی را بنمایش میگذارد و لذا قرچه بسیار کوچک هم هست که کبوتر بازان به پای کبوتر می بندند

بپرس