لارو

/lArv/

مترادف لارو: کرم

معنی انگلیسی:
larva

لغت نامه دهخدا

لارو. ( اِخ ) شارل دو. از آباء یسوعیین فرانسوی ، مردی خطیب و شاعر. مولد پاریس ( 1643-1725 م. ).

لارو. ( اِ ) نام درختی است.

فرهنگ فارسی

خطیب و شاعر فرانسوی ( و . پاریس ۱۶۴۳ - ف . ۱۷۲۵ م . ) . وی تراژدی و درامهایی را از لاتینی بفرانسوی ترجمه کرده .
کرم، حشره، کرمینه
نام درختی است

فرهنگ معین

(اِ. ) موجود نابالغ برخی از جانوران (مانند حشرات ) که از تخم بیرون می آیند و پس از گذراندن زمان معین و در شرایطی ویژه بالغ می شوند.

فرهنگ عمید

= شفیره

واژه نامه بختیاریکا

لایه روب. کنایه از برچیدن کامل؛ تماما روبیدِن

دانشنامه عمومی

شفیره[ ۱] یا کرمینه یا لارو به نوزاد جانورانی که دگردیسی کامل دارند ( مانند حشرات و دوزیستان ) گفته می شود. شکل آن هیچ شباهتی به حشره بالغ نداشته و از نظر دگردیسی تغییرات فیزیولوژیکی و ریخت شناسی قابل توجهی را متحمل می شود.
در شفیره معمولاً سه قسمت سر، سینه و شکم مشخص است. از نظر محیط زندگی و رژیم غذایی لاروها فوق العاده متنوع هستند. حشرات در مرحله کرمی دارای قدرت تغذیه و تخریب فراوان هستند. لاروهای نوزاد که از تخم خارج می شوند اغلب بلافاصله شروع به تغذیه می کنند ولی گاهی تا مدتی از تغذیه خودداری می کنند. لارو حشرات هنگام تغذیه رشد و نمو کرده، ازدیاد حجم پیدا می کنند و سپس پوست اندازی می دهند. فاصلهٔ میان دو پوست اندازی را یک سن ( Instar ) لاروی می گویند. تعداد دفعات پوست اندازی در گونه های مختلف، متفاوت ولی برای یک گونه معمولاً ثابت است مگر در موارد استثنایی که تحت تأثیر گرما و رطوبت و سایر شرایط خارجی ممکن است تعداد آن متغیر باشد.
از شاخص ترین حشرات در این باره می توان به خانواده های پروانه ها، سوسک ها و دوبالان ( مگس ها ) اشاره کرد.
نوزاد حشرات بدون دگردیسی را که از نظر شکل شبیه والدین بوده و تنها از نظر جثه کوچک ترند پوره ( به انگلیسی: Nymph ) می نامند مانند حشرات متعلق به خانوادهٔ ملخ ها.
عکس لاروعکس لارو

لارو (فارا). لارو شهری در شهرستان فارا در استان باله در بورکینافاسوی جنوبی است و جمعیت آن ۲۸۱۹ نفر است.
عکس لارو (فارا)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

از انواع موسیقی بلوچستان. ویژۀ آخرین روز مراسم عروسی، غالباً روز هفتم، است. نیز ← موسیقی_بلوچستان

لارو (جانورشناسی). لارْو (جانورشناسی)(larva)
لارْو
(یا: کرمینه، نوزاد حشره) مرحله ای بین خروج از تخم و بلوغ، در گونه هایی که ظاهر و نحوۀ زندگی نوزادان با افراد بالغ در آن ها متفاوت است. بچۀ قورباغه و لارو کرمی شکل حشرات (کرم های پروانه و بیدها) از آن جمله اند. لارو معمولاً از اختصاصات بی مهرگان است و برخی از آن ها، مثلاً میگوها، دو یا چند مرحلۀ لاروی مشخص دارند. در بین مهره داران، فقط دوزیستان و برخی از ماهی ها مرحلۀ لاروی دارند. فرآیندی که طی آن لارو به مرحله دیگری، نظیر شفیره، شفیره نیمه آزاد، یا بالغ وارد می شود، به دگردیسی معروف است.

جدول کلمات

کرمینه

پیشنهاد کاربران

لارو Laro
مرکب از لار به معنی لای و اُ به معنی آب
آبی معدنی حاوی املاح سنگین ته نشین شونده چون آهک و گوگرد
شفیره یا کرمینه یا لارو به نوزاد جانورانی که دگردیسی کامل دارند ( مانند حشرات و دوزیستان ) گفته می شود. شکل آن هیچ شباهتی به حشره بالغ نداشته و از نظر دگردیسی تغییرات فیزیولوژیکی و ریخت شناسی قابل توجهی را متحمل می شود.
لارولارو
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Larva
ویییی چه ترسناکه
کرمینه

بپرس