لانتوری

لانتوری یعنی یک فرد بی کس و کار و الاف که مدام ادعا داره که خیلی رده بالاست و بی کس و کاریش هیچ تاثیری منفی روش نمیذاره جا کمی هم به جای ادعا قدم مفید برداره.

هیچی ندار اما پر ادعا
تازه به دوران رسیده
فکری ملحق اسهال اندیشه

لانتوری یعنی یه نوع ته خطی که خط قرمزی نداره هرکاری ام پابده میکنه پابده خودشم میده لاکار

لانوری یه فش بدیه نمی تونم معنیش بگویم

لانتوری یه فش بدیه یعنی زن مردو خسخس می کنه

تهران قدیم ، تو شهر نو یا جاهای مشابه ، به کسایی میگفتن که زیر دست خاله بودن و آمار می گرفتن و دله بودن و بپا جنده های . . . ، تو حرم سرای شاه کثافت کاری شاه و تو حرم سرا جمع و جور میکردن. . .

لانتوری:لاشی بسیار بسیار زیاد، نامرد و پفیوز

در زمانهای نه چندان دور که تازه چراغهای زنبوری پایه بلند مد شده بود و مردم به علت نداشتن برق برای ورودی جلسات عروسی و یا عزا این نوع چراغهای زنبوری پایه بلند به کار می بردن. این چراغ که معمولا سه عدد توری ویک محافظ شیشه ای داشت که به آن محافظ شیشه ای لامپ میگفتند که خیلی نازک و شکنده بود. چون با تلنگر کوچکی می شکست. از این روی برای تمسخر و شماتد به اشخاصی که خیلی زود مصدم و یا از نزاع شانه خالی میکردند لامپ توری میگفتند. که در زبان محاوری کم کم به لانتوری تبدیل شده.
... [مشاهده متن کامل]

متاسفانه همه اشتباه گفتن.
لانتوری یعنی لاشی ب توان n
درجات لاشیا،
۱ - لاشی لانتوری _ لاوانتور - لول لاوانتور
( بر گرفته از لغت نامه بچهای غرب طهران )

لانتور!
همه معنی هایی که گفتین درستند، فقط ساختار دستوریش اینجوری میشه:
لانتور به اضافه پسوند نسبت ( ی )