لاپ

/lAp/

لغت نامه دهخدا

لاپ. ( اِخ ) قوم آرناؤد به دو قسمت منقسم میشود و لاپ شعبه ای است از قسمتی موسوم به توسکا و محل آنها در سنجاق اریکری میباشد. این قوم اخلاق قدیمه خودرا بیش از دیگر طوائف آرناؤد حفظ کرده اند و بیشتر آنها زندگانی شبانی میورزند و در جنگ ها نهایت جسور وباثبات اند و در دسایس حربیه مهارت های خاص دارند و دارای استعداد بسیاری در شعر میباشند. مردان این طائفه در حین جنگ وقایع حربیه را نظم کرده و میخوانند و زنانشان چون یکی از اقربا بمیرد در نوحه گری خویش بداهةً مرثیه ها گفته و میسرایند. ( قاموس الاعلام ترکی ).

فرهنگ فارسی

شاخهای از قوم توسکای از طایفه [ آرنائود ] که در [ سنجاق اریکری ] ساکن هستند .
۱- عینا. ۲- کاملا تماما: لاپ سفید است .

فرهنگ معین

(عا. ) = لاف :۱ - لاف وگزاف . ۲ - زیر حرف خود زدن .

گویش مازنی

/laap/ دو نیمه ی یک چیز - پاره – شکاف و حفره ۳از توابع فندرسک استرآباد

پیشنهاد کاربران

بپرس