لبه تیغ

دانشنامه عمومی

لبه تیغ (رمان). لبهٔ تیغ ( به انگلیسی: The Razor's Edge ) رمانی است اثر نویسندهٔ انگلیسی سامرست موآم که سال ۱۹۴۴ منتشر شد. لبه تیغ دو بار به صورت فیلم اکران شد. بار اول در سال ۱۹۴۶ به کارگردانی ادموند گولدینگ و بار دوم در سال ۱۹۸۴به کارگردانی راب کوهن.
رمان دربارهٔ جوانی است به نام لاری که، علی رغم درآمد ناچیز، از زندگی خود خشنود است. او بیشتر در جستجوی یافتن جواب هایی به سوالات مربوط به خاستگاه و غایت زندگی است. این طرز برخورد لاری با زندگی خوشایند نامزدش ایزابل که آرزومند تجمل و مجذوب محافل اعیان می باشد نیست.
لاری از قبول شغل هایی که به او پیشنهاد می شود سرباز می زند و برای یافتن پاسخ سوال هایش به کتابخانه ملی فرانسه می رود. ایزابل بعد از دو سال تلاش در جهت منصرف کردن لاری از تحقیقاتش در نهایت او را تهدید به جدایی می کند. لاری در برایر حیرت نامزدش، جدایی را می پذیرد.
لاری سپس در معدن زغال سنگ استخدام می شود و در آنجا به اتفاق یک لهستانی که گرایش به عرفان دارد به آلمان سفر می کند ولی چون پاسخی به سوال هایش نمی یابد به هند می رود و با کمک هیپنوتیزم به آرامش دست می یابد.
لاری به پاریس برمی گردد و تصمیم می گیرد با سوفی ازدواج کند. این خبر باعث خشم ایزابل می شود. سوفی که شوهر و فرزندش را در تصادف ماشین از دست داده بود بعد از مرگ آنها به الکل روی آورد. پس از برخورد با لاری به کمک او اعتیاد خود را ترک می کند. ایزابل سوفی را قبل از ازدواج به خانه اش دعوت می کند و خانه را ترک می کند و شیشه ودکایی را روی میز می گذارد سوفی ودکا را می خورد و بعد به تولون فرار می کند و در آنجا به فحشا کشیده می شود و سرانجام می میرد.
لاری دوباره به آمریکا بازمی گردد. به این امید که آنجا شغلی بیاید. قبل از عزیمت، پژوهش هایش را در کتابی درج می کند. چنین می پندارد که از آن پس نتواند شادمانی و خوشبختی را جز در عادی ترین زندگانی، به دور از توانگرها، پیدا کند.
عکس لبه تیغ (رمان)

لبه تیغ (فیلم ۱۹۴۶). لبه تیغ ( انگلیسی: The Razor's Edge ) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی ادموند گولدینگ است که در سال ۱۹۴۶ منتشر شد.
این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن توسط آن بکستر در سال ۱۹۴۶ شده است.
تایرون پاور
جین تیرنی
جان پاین
• آن بکستر
کلیفتون وب
هربرت مارشال
لوسیل واتسون
السا لنچستر
فریتس کورتنر
جان دیویدسون
ماریو سیلتی
سیسیل هامفریز
فرد گراهام
• هری کُرت
عکس لبه تیغ (فیلم ۱۹۴۶)

لبه تیغ (فیلم ۱۹۸۴). لبه تیغ ( انگلیسی: The Razor's Edge ) فیلمی است که در سال ۱۹۸۴ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به بیل مری، ترزا راسل، دنهلم الیوت، کاترین هیکس و پیتر وان اشاره کرد.
عکس لبه تیغ (فیلم ۱۹۸۴)

لبه تیغ (فیلم ۱۹۹۷). لبه تیغ با نام اصلی لبه ( به انگلیسی: The Edge ) یک فیلم دلهره آور آمریکایی محصول سال ۱۹۹۷ به نویسندگی دیوید مامت و کارگردانی لی تاماهوری با بازی آنتونی هاپکینز و الک بالدوین است.
این فیلم اولین نمایش خود را در جشنواره بین المللی فیلم تورنتو در کانادا در تاریخ ۶ سپتامبر ۱۹۹۷ داشت. این فیلم در ایالات متحده در ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۷ در ۲۳۵۱ سینما اکران شد و در آخر هفته افتتاحیه خود ۷٫۷ میلیون دلار فروخت. این فیلم در ایالات متحده ۲۷٫۸ میلیون دلار و در خارج از کشور ۱۵٫۴ میلیون دلار فروخت که مجموعاً ۴۳٫۳ میلیون دلار در سراسر جهان اکران شد.
مردی میلیاردر به نام «چارلز مورس» ( هاپکینز ) در سفری به آلاسکا از فکر این که همسرش، «میکی» ( مک فرسن ) ( که از او بسیار جوان تر است ) و «باب گرین» ( بالدوی ن ) یک دیگر را دوست دارند، رنج می برد. تا این که هواپیمای حامل «چارلز»، «باب» و دستار او «استیون» ( پرینو ) ، در دریاچه ای بسیار پرت سقوط می کند و حالا آنان باید پای پیاده خود را نجات بدهند.
• آنتونی هاپکینز - چارلز مورس
• الک بالدوین - رابرت «باب» گرین
ال مک پرسون - میکی مورس
در ژوئن سال ۲۰۰۴ نسخه دی وی دی این فیلم وارد شبکه نمایش خانگی شد.
عکس لبه تیغ (فیلم ۱۹۹۷)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

لبۀ تیغ (The Razor\'s Edge)
رمانی از ویلیام سامرست موآم، منتشر شده به انگلیسی در ۱۹۴۴. لاری، قهرمان داستان، جوانی است روشنفکر و کم درآمد با آرمان های خاص خود که درپی یافتن پاسخ هایی در منشأ و پایان زندگی است؛ چیزی که برای نامزدش ایزابل، که به دنبال راحتی و رفاه است، مضحک به نظر می رسد. لاری پس از رد چند پیشنهاد کاری مناسب، در ادامۀ پژوهش هایش در کتابخانۀ ملی به فرانسه می رود. دو سال بعد، ایزابل به او می پیوندد و لاری را در صورت ادامه دادن به کارش به قطع رابطۀ نامزدی تهدید می کند. لاری ناباورانه تن به جدایی می دهد. ایزابل نیز ناگزیر می شود که به ازدواج با گری ماتورین، میلیونر شیکاگویی، تن دهد. لاری برای پایان دادن به اضطراب های روحی اش به بلژیک، آلمان، اسپانیا و سرانجام هند و برمه و چین سفر می کند، و نزد برهمن ها با هیپنوتیزم و شفابخشی آشنا می شود و آرامش خاطری می یابد. لاری پس از ده سال به پاریس بازمی گردد و ایزابل و شوهرِ ورشکسته اش را می بیند. لاری تصمیم می گیرد با سوفی، از هم کلاسی های گذشته اش در شیکاگو ازدواج کند، که بیوه شده و به شراب خواری و مواد مخدر روی آورده است. ایزابل که هنوز علاقه اش به لاری از بین نرفته است، با ترفندی سوفی را به تولون می گریزاند. لاری نیز که گویی تسکین یافته است، پس از بذل اموالش، در سلک خدمۀ کشتی به امریکا می رود و شاید در آن جا شغلی برای خود دست و پا کند. اندیشۀ اصلی موآم در این رمان خواندنی، بیشتر نوشتنِ داستانِ کارآموزی روشنفکر جوان امروزی بوده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس