لثه

/lase/

برابر پارسی: گوشت دندان، پایه، بج، ژَم

معنی انگلیسی:
gum of the teeth, gum

لغت نامه دهخدا

( لثة ) لثة. [ ل ِ ث َ ] ( ع اِ ) نوعی از درخت. ( منتهی الارب ). || زیه. گوشت بن دندان. گرداگرد دندان. عمودالاسنان ، فارسیه اراک. ( بحرالجواهر ). بن دندان. ج ، لثات ، لِثی ً. ( منتهی الارب ).
- لثة نتنة ؛ بن دندان بدبوی و گنده و فروهشته.
- لثة سابقة ؛ بن دندان زشت. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

گوشت بیخ دندان
( اسم ) قسمتی از مخاط دهان که قوسهای فکی و پای دندانها را مفروش کرده است . نسج لثه با مقداری نسج فیبری نیز همراه است . در فاصل. دندانها لثه بطور آزاد قرار میگیرد و تشکی زبانه ای در بین دندانها میدهد . رنگ لثه در حالت سلامت همانند رنگ مخاط دیگر قسمتهای دهان یعنی صورتی رنگ است . لثه در حالت سلامت استحکام وسفتی قابل توجه ای دارد گوشت دندان . یا ورم لثه . آماس والتهاب لثه ژنژیویت .
نوعی از درخت . بن دندان

فرهنگ معین

(لَ ثِ ) [ ع . لثة ] (اِ. ) گوشت بن دندان .

فرهنگ عمید

گوشت بیخ دندان.
زبان و ادب'>

فرهنگستان زبان و ادب

{gingiva, gum} [پزشکی] لایۀ بافت همبند متراکم و غشای مخاطی روی آن که استخوان لانۀ دندان و گردن دندان ها را می پوشاند

واژه نامه بختیاریکا

میلُم

دانشنامه عمومی

لثه یا گوشت دندان[ ۱] ( به انگلیسی: Gums ) شامل بافتی است که در غشاء مخاطی و بالای آرواره درون دهان قرار گرفته است.
لثه در حالت طبیعی و سالم باید صورتی رنگ باشد و در صورتی که هریک از رنگ های قرمز، آبی یا سفید را داشت نشانه دهندهٔ بیماری در این عضو است. البته رنگ دانه هایی که در ریشهٔ دندان است باعث تیره تر شدن لثه ها می شود در نتیجه رنگ ها لثه ها در همه یکسان نیست و می تواند تیره تر یا روشن تر باشد ولی چیزی که مهم است یکنواختی رنگ آن ها در هر فرد است.
لثه خود می تواند بیمار باشد و از معروفترین آن می توان به پیوره اشاره کرد. تغییر حالت لثه به شکل غیر طبیعی می تواند نشانه بیماری دیگری باشد مثلاً اسفنجی شدن لثه نشانه اسکوروی است.
عکس لثهعکس لثهعکس لثه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

لَثِه (gum)
در پستانداران، بافت های نرم اطراف پایۀ دندان. لثه ها برای التهاب (لثه افروختگی) و عفونت، بر اثر میکروب های ماندۀ غذا (بیماری پیرادندانی)، مستعدند.

پیشنهاد کاربران

جای دندان. [ ی ِدَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گوشتی که دندانها از آن روید و بعربی لثه خوانند. ( بهار عجم ) :
آن زمانم که حسرت نان بود
جای نانم بکام دندان بود
این زمانم که نان در انبانست
جای دندان بجای دندانست.
شعوری کاشی ( از بهار عجم ) .
خانه ٔ دندان
قیدالاسنان ؛ بن دندان. ( منتهی الارب ) . لثه. ( از اقرب الموارد ) .
در گفتار لری میانکوه دزفول میلم گفته می شود.
چیز صورتی رنگ که قسمت های پایینی دندان قرار گرفته
غِزِشْمُون/ در گویش شهرستان بهاباد به حالت خارش لثه به هر دلیل مثلا هنگام در آوردن دندان گفته می شود.
بافتی ماهیچه ای است که قسمت های تحتانی دندان را در خود جای داده و از آنها مراقبت به عمل می آورد. قسمت فوقانی لثه که به راحتی در فضای دهان دیده می شود و به تاج دندان نیز متصل است، خط لثه نام دارد. این خط
...
[مشاهده متن کامل]
عموماً و در صورت سلامت باید برآمده و محکم باشد. بین لثه و دندان، بخشی استخوانی به نام ’ساروج‘ وجود دارد که در واقع همچون چسب بوده و دندان را سفت به استخوان آرواره چسبانده است.

بپرس