لزوما

/lozuman/

مترادف لزوما: الزاماً، بالضروره، ضرورتاً، وجوباً

برابر پارسی: ببایست

معنی انگلیسی:
necessarily

لغت نامه دهخدا

( لزوماً ) لزوماً. [ ل ُ مَن ْ ] ( ع ق ) ضرورتاً. بالضرورة. اضطراراً.

فرهنگ فارسی

ضروره وجوبا .

فرهنگ معین

( لزوماً ) (لُ مَ نْ ) [ ع . ] (ق . ) ضرورتاً، حتماً.

مترادف ها

presently (قید)
فعلا، قریبا، بزودی، حتما، انا، لزوما، عنقریب

necessarily (قید)
لزوما

needs (قید)
لزوما، بر حسب لزوم

فارسی به عربی

فی الوقت الحاضر

پیشنهاد کاربران

در برخی جاها می توان این عبارت را به کار برد:
�نیازی نیست�
لزروما . . لازم نیاز . . حتمی نیست تمام کننده نیست ناقصه . . انگاری بگم لزوما امکانش هست برام بیارید یا لزوما فلانچی باشه یعنی هم تاکید که این باشه اگر هم نبود بجاش باشه صدر صد نیست قطعی یا حتما حتمی نیست
...
[مشاهده متن کامل]
که حتمی یاقطعا این نوع باشه نبود چیزی بجاش نگیر. . . لزوما یعنی اگر بستنی نبود چاره ای نیست بجاش نوشابه بگیر . . نمیگه که صدرصدبستنی بگیر نبود جاش هیچی نگیر

لزوما با الزاما فرق دارد دقت کنیم به ویژه در ویراستاری.
لزوما به معنای همیشه و حتما است و الزاما به معنای به اجبار ، باید.
من هم احتمال میدم ( کاملا مطمئن نیستم ) کلمه لزوما به معنای ( حتما ) میباشد،
دلیلی نداشتن
بایستی .
باید .
باید معنایی نوشته بشه که قابل درک باشه نه اینکه حالا دنبال معنی کلمه جدید باشیم .
حتما - قطعا
قطعا و حتما
وقتی آدم سرچ میکنه تا معنی لزوما بیاد باید کلمه ای بیاد که فهمشو آسون تر بکنه نه اینکه بیای هم خانواده یا عربیشو بگی:|
ناگزیر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس