لطف داشتن

لغت نامه دهخدا

لطف داشتن. [ ل ُ ت َ ] ( مص مرکب ) مهربانی داشتن. خوش رفتاری داشتن. || دقیقه یا خصوصیتی از جمال داشتن. لطافت داشتن :
همه کس را تن و اندام و جمال است و جوانی
این همه لطف ندارد تو مگر سرو روانی.
سعدی.
فصل نوروز که بوی گل و سنبل دارد
لطف این باد ندارد که تو می پیمایی.
سعدی.
لازم است آنکه دارد اینهمه لطف
که تحمل کنندش اینهمه ناز.
سعدی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- مرحمت داشتن التفات داشتن . ۲- دارای لطافت بودن : لازم است آنکه دارد این همه لطف که تحمل کنندش این همه ناز . ( سعدی لغ. )

جدول کلمات

مرحمت

پیشنهاد کاربران

بپرس