لعنت و برائت در عاشورا

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] برائت به "معنای با دشمنان خدا دشمنی کردن و از آنان برائت و بیزاری جستن" در کنار ولایت (یعنی دوستی با دوستان خدا)، از فروع دین و از واجبات عملی اسلام است.
زندگی مکتبی یک مسلمان ایجاب می کند که خطّ فکری و سیاسی خود را در جامعه و نسبت به حق و باطل مشخص کند و پیرو جناح حق و مطیع «ولیّ خدا» باشد و با دشمنان دین و امامت و رهبری صالح، ستیز و دشمنی داشته باشد نه آن که بی طرف بماند.
بی تفاوت نبودن در برابر جنایتکاران و همسویی با رسول خدا، ایجاب می کند که یک شیعه عاشورایی نسبت به ستمگران، بغض و عداوت و تبری داشته باشد و کسانی را که قرآن لعن کرده است، مورد لعن قرار دهد. لعن، نشان اوج تنفر و انزجار از چهره های ملعون است.
به امام صادق علیه السلام گفتند: فلانی دوستدار شما است، امّا در بیزاری و برائت از دشمنان شما ضعیف است و ناتوان. حضرت فرمود: «هیهات! دروغ می گوید کسی که مدّعیِ ولایتِ ماست، ولی از دشمنان ما «برائت» ندارد».
در عصر امام حسین علیه السلام، حق در وجود آن حضرت متجلی بود و باطل در چهره یزید. یک مسلمان متعهّد، می بایست که «تولّی» با او و «تبرّی» از دشمنانش داشته باشد. یاران امام با شجاعت از فرزند پیامبر حمایت و نصرت می کردند و مخالف جبهه یزید و ابن زیاد بودند. سخنان و رجزها و اشعارشان این را نشان می دهد.
ابوالشعثاءِ کندی در رجز خویش هنگام نبرد، چنین می گوید:
                      
خدایا من یاور «حسین» و واگذارنده «ابن سعد»م.

پیشنهاد کاربران

بپرس