لفاف

/laffAf/

برابر پارسی: پوشش

معنی انگلیسی:
cover, covering, envelope, packing, vesture, wrapper, wrapping, wraps, hull, shroud, wadding, folder

لغت نامه دهخدا

لفاف. [ ل ِ ] ( ع اِ ) جامه برونی که بر مرده پیچند. ( آنندراج ) ( منتخب اللغات ). لفافه. ساروق. || پارچه که گرد چیزی پیچند، چنانکه بسته پستی را.
- لفاف کردن ؛ پیچیدن.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- پارچ. بیرونی که بر مرده پیچند. ۲ - پارچه و کاغذی که بر چیزی پیچند .

فرهنگ معین

(لِ یا لَ فّ ) [ ع . ] (اِ. ) پارچه و کاغذی که بر چیزی پیچند.

فرهنگستان زبان و ادب

{cover , packing , wrapping , emballage (fr. )} [مهندسی مخابرات - پست] ظرف یا پارچه یا کاغذ مقاومی برای بسته بندی مرسوله ها و حفاظت از آنها در هنگام جابه جایی

مترادف ها

cover (اسم)
سر، پوشش، جلد، سر پوش، فرش، غلاف، سقف، رویه، روپوش، لفاف، پاکت، غشا

envelopment (اسم)
پوشش، احاطه، لفاف

envelope (اسم)
پوشش، جام، لفاف، پاکت، پاکت نامه، حلقهء گلبرگ

wrapper (اسم)
روپوش، لفاف، پوشه، بالا پوش، لفاف بسته بندی، چادر شب، بسته بندی کاغذ، بارپیچ، جلد کتاب

wrapping (اسم)
لفاف، بارپیچ، کاغذ بسته بندی

sheeting (اسم)
لفاف، هر چیزی بشکل ورقه، مصالح ورق سازی، ملافه وغیره

filling (اسم)
لفاف، هر چیزی که با ان چیزی را پر کنند

folder (اسم)
لفاف، پوشه، تاه کن

padding (اسم)
لفاف، لایه، بالشتک، لایه گذاری، له سازی، لگد مالی

فارسی به عربی

حشوة , ظرف

پیشنهاد کاربران

بپرس