لقاء الله

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] لقاءالله یکی از موضوعات و مطالب مهمی است که قرة عین العارفین بوده ولی متأسفانه بیش تر مردم منکرند.
لقاءالله یکی از موضوعات و مطالب مهمی است که قرة عین العارفین بوده، با این حال، کم تر به آن پرداخته شده است. لقاءالله را متأسفانه بیش تر مردم منکرند; «اِنّ کَثیرِ آمِنَ النّاسِ بِلِقاء رَبِّهم لَکافِرون» ; همان لقایی که منکر آن به حکم قرآن، جز زیان کاران است; «قَد خَسرَ الَّذین کَذَّبوا بِلقاءِالله» و در عذاب خواهد بود; «وَ اَمَّا الَّذینَ کَفَروُا وَ کَذَّبوا بِآیاتِنا وَ لِقاءِ الآخِرَةِ فَاُولئکَ فِی العَذابِ مُحّضَرُونَ.» اما غایت خلقت و اوج مقام انسانیت و مقصد او معرفی شده است: «یا ایها الانسانُ اِنّکَ کادِحٌ الی رَبّکَ کُدحاً فَمُلاقیه.»
حضرت امام خمینی رحمه الله در ضمن شرح حدیث ۲۸ از کتاب ارزشمند چهل حدیث، با بیانی زیبا و شیوا، اما به اجمال و اختصار به شرح این مهم پرداخته اند.
اما از آن جا که این شرح در نهایت اختصار و همراه با برخی اصطلاحات می باشد، در این نوشتار سعی شده است با توضیح این اصطلاحات تا حدّی پرده از چهره دلگشای «لقاءالله» برداشته و سال امام خمینی رحمه الله ارج نهاده شود.

لقاءالله در آیات و اخبار
آیات و اخبار در زمینه لقاءالله بسیار است که به صراحت( آیاتی که موضوع لقاءالله را با صراحت از ماده «لَقَی» مطرح نموده اند، «لقاءالله» ۳ مرتبه، «لقاء ربّهم» ۶ مرتبه، «لقائنا» ۴ مرتبه، «لقائه» ۳ مرتبه، «ملا قوالله و ملا قوا ربّهم» ۳ مرتبه و« ملاقیه» ۱ مرتبه ذکر کرده اند. اما روایات در این خصوص و با این مادّه (لقی) فراوان است که فقط در فهرست بحارالانوار بیش از ۱۷۰ مورد به چشم می خورد) یا به کنایه و اشاره(آن ها که این موضوع را با کنایه و اشاره بیان نموده اند، چه در آیات و چه در روایات بیش از این هاست; مثلاً، در قرآن کریم از ماده «رَجَعَ» بیش از ۷۰ مورد مطرح شد به اضافه آیه ۱۸ سوره غافر، ۲۴ سوره قیامه ، ۲۳ سوره الرعد، و۳۹ـ ۴۰ سوره روم، ۴۵ سوره احزاب و...) بدان پرداخته و این مختصر گنجایش تفصیل و ذکر آن هارا ندارد.

بعضی از علما و مفسران سد طریق لقاءالله
بعضی از علما و مفسران بکلّی سد طریق لقاءالله نموده و مشاهدات عینیّه (منظور دیدن تجلیات ذاتی و صفاتی و افعالی حضرت حق است که آن ها را با حقیقت ایمان باید دید، نه با دیده سر که در عرفان نظری از آن بحث و در عرفان عملی بالعیان مشاهده می شود.(آنچه عاشق کند تماشایش ای برادر به دیده سر نیست)) و تجلیات ذاتیّه (تجلیات ذاتی به نظر حضرت امام رحمه الله عبارت است از این که حضرت حق با اسمای ذات بر سالک تجلی کند و این تجلیات وقتی است که سالک به مقدم معرفت به مرحله فنای ذاتی رسیده باشد. ) و اسمائیه (تجلیات اسمائیه(صفاتیّة) به نظر حضرت امام رحمه الله بر سالک زمانی است که سالک با قدم معرفت به مرحله فنای صفاتی رسیده باشد که در این صورت، تجلیات حضرت حق بر او تجلیات صفاتیّه نامیده می شود. ) انکار کرده اند به گمان آن که ذات مقدس را (بهترین توجیهی که برای منکران لقاءالله می توان ذکر کرد همین احتمال تنزیه است که آن ها می خواهند خداوند تبارک و تعالی را از ماده و مادیات منزه و مبرا بدانند، لذا، لقاءالله را، که به گمان باطلشان به معنای دیدن با چشم سراست، انکار می کنند تا خداوند را مجرد از ماده بدانند و به اعتقادشان به توحید رهنمون باشند، در حالی که غافل اند از این که منظور از «لقاءالله» دیدن با چشم دل و با نور ایمان است که از حضرت امیرالموحّدین، علی علیه السلام سؤال شد: آیا خدایی را که عبادت می کنی دیده ای؟ فرمود: من کسی نیستم که خدای نادیده را عبادت کنم. پرسیدند: خدای را چگونه دیده ای؟ حضرت فرمود: وای بر تو، خدای را با چشم سر نمی توان دید، بلکه با چشم دل باید زیارت کرد و با ایمان واقعی به وصالش نایل آمد.
این حدیث با اندکی تفاوت نیز از آن حضرت و از امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام نقل شده است. ) تنزیه کنند.

حمل آیات و اخبار لقاءالله را بر لقای آخرت
...

پیشنهاد کاربران

بپرس