لوور

لغت نامه دهخدا

لوور. [ لووْرْ ] ( اِخ ) ( موزه ٔ... ) موزه معروفی به پاریس و آن از حیث احتواء بر آثار ایران قدیم برتر از دیگر موزه هاست.

فرهنگ فارسی

کاخ قدیمی سلطنتی پاریس . بنای این کاخ در زمان فیلیپ اوگوست بسال ۱۲٠۴ م . شروع شد و در زمان پادشاهی شارل پنجم فرانسوای اول هانری دوم لوئی سیزدهم و چهاردهم ادامه یافت تا اینکه بنابر قانونی در دوره ناپلئون سوم بپایان رسید . لوور بعدها بموزه تبدیل گردید و امروزه یکی از بزرگترین موزه های دنیاست که گنجینه های پرارزشی از آثار تاریخی و هنری ملل عالم را در خود گنجانده است .
موزه معروفی به پاریس و آن از حیث احتوائ بر آثار ایران قدیم برتر از دیگر موزه هاست .

دانشنامه آزاد فارسی

لووْر (Louvre)
لووْر
موزه ای هنری، در پاریس، که قبلاً کاخ شاهان فرانسه بوده است. در ۱۷۹۳ به موزه ای هنری برای مجموعه های سلطنتی تبدیل شد. مجسمۀ ونوس دِ میلو و تابلویمونالیزا اثر لئوناردو داوینچی از معروف ترین آثار هنری این موزه اند. در حال حاضر لوور از هفت بخش تشکیل می شود: باستانی، شرقی، مصری، نقاشی، مجسمه سازی، هنرهای کاربردی، و طراحی. ورودی اصلی بحث انگیز لوور، سازۀ شیشه ایِ وسیعی به شکل هرم است، که آی ام پِی آن را طراحی کرد، و در ۱۹۸۹ گشایش یافت. از این ورودی تمام گالری های اصلی موزه قابل دسترس اند؛ این موضوع از موفقیت آمیزترین سازگاری های معماری مدرن به شمار می رود. لوور در محل یک شاتوی قرن ۱۳م احداث گردید. نخستین بخش سازۀ جدید، یعنی بال جنوب غربی، در ۱۵۴۱، و براساس طرح های پیِر لسکو ساخته شد؛ بخش اصلی میدان را لوئی چهاردهم بر مبنای طرح کلود پرو بنا کرد، اما تکمیل آن تا قرن ۱۹ به طول انجامید. پس از ساخت کاخ تویلری، لوور به معنای واقعی به مجموعه ای از نگارخانه های بزرگ با تابلوها، مجسمه ها، و آثار عتیقۀ مصر، یونان و روم بدل شد، که از طریق یک نگارخانۀ وسیعِ نقاشی به طول ۴۴۴ متر، مشرف به رود سن، به کاخ تویلری اتصال یافت. این دو کاخ، پلاس دو کاروزل را دربر می گیرند. بعدها ناپلئون سوم این دو کاخ را از جبهۀ شمالی به هم متصل کرد و آن ها را به یک کاخ وسیع مبدل ساخت. آتش سوزی ۱۸۷۱، که کمونارها مسبب آن بودند، کاخ تویلری را تخریب کرد، اما فقط قسمتی از لوور در آتش سوخت که دربرگیرندۀ کتابخانه بود. امروز لوور بزرگ ترین موزۀ ملی جهان است.

پیشنهاد کاربران

در دوره ناصرالدین قاجار گاه و بیگاه خارجی ها می آمدند ایران برای کاوش های باستانی و ناصرالدین هم به این اکتشافات و البته طلا و جواهراتی که گاهی از زیر خاک بیرون می آمد، علاقه مند شد و همین علاقه، خسارتی به آثار باستانی ایران زد آن سرش ناپیدا!
...
[مشاهده متن کامل]

ماجرا از این قرار بود که فرانسوی ها زرنگی کردند و آمدند پیش ناصرالدین و ۱۰ هزار تومان دادند و در سال ۱۲۷۴ شمسی یک قرارداد با او امضاء کردند که نامش �امتیاز حفریات کل ایران� بود و از جمله مفادش اینکه قرار شد هر چه اشیاء نفیس از جنس طلا یا نقره یا جواهرات یافت شود، متعلق به دولت ایران باشد و اگر دولت فرانسه بخواهد، نصف آن را به قیمت عادلانه بخرد و برای خرید نصف دیگر هم حق تقدم داشته باشد. یعنی انگار که گنج یافته باشند و بخواهند بفروشند!
قسمت تلخ ماجرا هم اینکه: �از حجازی و مجسمه و خطوط هر چه یافت شود می تواند نقشه و قالب آن را بردارند و آنچه پیدا شود نصف آن مال دولت فرانسه خواهد بود�. کمی بعد ناصرالدین مُرد و مظفرالدین آمد و بلای بزرگ تر نازل شد!
آثار باستانی شوش، مالِ فرانسه!
فرانسوی ها آثار باستانی ایران را کشف می کردند و درباریان و شاه قاجار هم آنها را به چشم ثروت مفت و مجانی نگاه می کردند و خوشحال بودند و راضی بودند از فرانسوی ها. در تاریخ هم مشهور است که مظفرالدین را در سفر فرنگ به موزه لوور بردند ولی در بازدید از سالن مخصوص ایران برنامه ای ریختند تا وی جواهرات و اشیاء طلایی کشف شده در ایران را نبیند که مبادا ناراحت نشود و به جایش سفالینه ها و خطوط و نقاشی ها را نشان دادند که خوشش بیاید.
این طوری مظفرالدین خوشحال شد که ایران هم در مهد تمدن غرب برای خودش آثار باستانی قابلِ نمایش دارد و فرانسوی ها هم امتیازنامه تکمیلی را از مظفرالدین گرفتند و امتیاز انحصاری قبلی، دائمی و ابدی! شد و امتیازات بیشتری هم گرفتند و از جمله اینکه: �دولت فرانسه متعهد است که هر گاه اسباب طلا و نقره کشف شود به وزن آن باید پول طلا و نقره تحویل خزانه دولتی ایران بنمایند و تمام باقی اشیاء به دو قسمت مابین این دو مملکت تقسیم شود. مگر آنهایی که در حوالی شوش پیدا شده است بدون خسارت تعلق به دولت فرانسه دارد�. این طوری بود که باستان شناسان فرانسوی افتادند به جان آثار باستانی ایران و موزه لوور آباد شد!

لوور

بپرس