مادرخرج

/mAdarxarj/

لغت نامه دهخدا

مادرخرج. [ دَ خ َ ] ( اِ مرکب ) کسی که همه مخارج گروهی را که جمعاً به مسافرت یا گردش روند به عهده گیرد و در پایان کار با افراد آن گروه تصفیه حساب کند. ( فرهنگ فارسی معین ). گروهی که به گردش دستجمعی و مسافرت می روند و یک نفر را از میان خود مأمور می کنند که کلیه مخارج را بپردازد و پس از پایان کار سهم هریک را محاسبه و وصول کند، چنین کسی را مادرخرج نامند. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) کسی که هم. مخارج گروهی را که جمعا بمسافرت یا گردش روند بعهده گیرد . و در پایان کار با افراد آن گروه تصفی. حساب کند .

فرهنگ معین

( ~. خَ ) (اِ. ) کسی که عهده دار هزینه های همگانی یک گروه است و مبلغ آن را در پایان روز یا مراسم میان افراد سرشکن و از آنان دریافت می کند.

پیشنهاد کاربران

expenses manager
همون معنی مادرخرج رو میده
مادر خرج کلا اون آدم بدبخت تمام خرج ها را میکنه در آخر کسی تسویه نمیکنه اینکه واقیعت
من ولی با این تفاوت که در آخر روز یا مراسم کسی سهم خودشو حساب نمیکنه

بپرس