مالک الرقاب


معنی انگلیسی:
suzerain, overtord

لغت نامه دهخدا

مالک الرقاب. [ ل ِ کُرْ رِ ] ( ع ص مرکب ) مالک رقاب :
بر اختیار بندگی مالک الرقاب
نصر من اﷲ آمد، فال من از کتاب.
عثمان مختاری ( دیوان ص 21 ).
از راه بِرّ و لطف تویی مالک القلوب
وز روی امر و نهی تویی مالک الرقاب.
رشید وطواط.
او مالک الرقاب دو گیتی و بر درش
در کهتری مشجره آورده انبیاء.
خاقانی.
رجوع به مالک رقاب شود.

فرهنگ فارسی

مالک رقاب : از راه بر ولطف تویی مالک القلوب وز روی امر و نهی تویی مالک الرقاب . ( رشید وطواط )
مالک رقاب

فرهنگ معین

( ~. رِ ) [ ع . مالک الرقاب ] (ص مر. ) مهتر، سرور.

فرهنگ عمید

۱. مالک رقاب، صاحب و مالک گردن ها.
۲. [مجاز] بزرگ و صاحب اختیار مردم.

پیشنهاد کاربران

بپرس