مامون عباسی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مأمون عباسی. مأمون یکی از خلفای عباسی است که در سال ۱۹۸-۲۱۸ق حکومت کرد. او پوشش کعبه را عوض کرد.
در آغاز خلافت وی، به سال ۱۹۸ق. علویان مخالف بر مکه و مدینه چیره شدند. به سال ۲۰۱ق. مأمون هدایای پادشاه تازه مسلمان تبت را به مکه فرستاد تا در کعبه استفاده شود. همچنین به سال ۲۰۲ق. بر اثر سیلی بزرگ که به سیل ابن حنظله مشهور گشت، آسیب هایی به مسجدالحرام و کعبه وارد شد. مأمون پس از این رویداد، برای رفع خرابی ها و تعمیر آسیب ها اموالی به مکه فرستاد.

[ویکی فقه] مأمون یکی از خلفای عباسی است که در سال ۱۹۸-۲۱۸ق حکومت کرد. او پوشش کعبه را عوض کرد.
در آغاز خلافت وی، به سال ۱۹۸ق. علویان مخالف بر مکه و مدینه چیره شدند. به سال ۲۰۱ق. مأمون هدایای پادشاه تازه مسلمان تبت را به مکه فرستاد تا در کعبه استفاده شود. همچنین به سال ۲۰۲ق. بر اثر سیلی بزرگ که به سیل ابن حنظله مشهور گشت، آسیب هایی به مسجدالحرام و کعبه وارد شد. مأمون پس از این رویداد، برای رفع خرابی ها و تعمیر آسیب ها اموالی به مکه فرستاد.
پوشش سالانه کعبه
در سال ۲۰۶ق. مأمون با دریافت گزارش هایی از فرسودگی جامه کعبه دستور داد جامه ای دیگر از ابریشم سفید بر جامه های دوگانه پیشین افزوده شود. برنامه پوشش سالانه کعبه از این سال، چنین تنظیم شد: اول جامه ای از دیبای قرمز در روز ترویه (۹ ذی حجه) و عاشورا؛ دوم جامه ای از قُباطی در اول رجب؛ و سوم جامه ابریشم سفید ابداعی مأمون در روز ۲۷ رمضان. پس از وی، این رسم ادامه یافت. در این دوره، «ازار» یا جامه «پایین تنه» کعبه که زائران آن را لمس می نمودند، پس از دو یا سه ماه تجدید می شد. در سال ۲۰۸ق. مأمون برای ترمیم خرابی های مسجدالحرام که بر اثر سیل آن سال ایجاد شده بود، اموالی فراوان به مکه فرستاد و با ارسال نامه ای مردم مکه را خوشحال کرد. بر پایه گزارشی، مأمون به سال ۲۱۲ق. حج گزارد.

دانشنامه آزاد فارسی

مَأمون عباسی (۱۷۰ـ۲۱۸ق)
ابوالعباس عبدالله فرزند هارون الرشید، هفتمین خلیفۀ عباسی. مهم ترین فرزند از یازده پسر هارون الرشید، از مادری ایرانی به نام مَراجِل. شاگرد کسایی بود و موسیقی و شعر و حدیث و فقه آموخت. پدرش، امین را به جانشینی خود تعیین کرد (۱۷۷) و در ۱۸۳ به همت جعفر بن یحیی برمکی، مأمون جانشین دوم و قاسم (مؤتمن) جانشین سوم اعلام شدند. امین در بغداد ماند و مأمون حاکم خراسان شد. چون هارون در توس درگذشت (۱۹۳ق)، امین دستور داد که لشکر و خزانۀ خراسان به بغداد منتقل شود، امّا مأمون در مَرو ماند و به یاری ایرانیان و همدستی پنهانی برخی از نزدیکان امین سلطۀ خود را بر خراسان بزرگ حفظ کرد و سرزمین خلافت عملاً بین مأمون و امین تقسیم شد. در ۱۹۴ق، امین، عهدنامۀ مکه را نقض کرد و پسر خود، موسی، را بر فهرست جانشینان خلیفه افزود و مأمون را به بغداد فراخواند و صاحب بریدی در مَرو گماشت. شکاف بین دو برادر در ۱۹۵ق با حذف نام امین از سکه ها و طراز خراسان، آشکار شد. امین پسرش را جانشین اول خلیفه تعیین کرد و مأمون بر خود عنوان امام نهاد و مراسلات میان خراسان و بغداد قطع شد. چون امین، علی بن عیسی بن ماهان را والی جبال کرد، مأمون طاهربن حسین (ذوالیمینین بعدی) را با حدود ۴هزار سپاهی به جنگ او فرستاد و طاهر لشکر چهل هزار نفری والی را در ری فرو کوبید و ابن ماهان را بکشت (۷ شوال ۱۹۵ق)، سپس قزوین و همدان را گرفت و در ۱۹۶ق مأمور تسخیر خوزستان شد. والی بصره ناچار خلافت مأمون را پذیرفت. آن گاه طاهر کوفه را به تصرف درآورد و پس از تسخیر مداین، بغداد را در محاصره گرفت و بعد از ۱۳ ماه به شهر درآمد، امین را دستگیر و اعدام کرد (شب ۲۴ به ۲۵ محرم سال ۱۹۸ق). شورش های شیعیان و پیروزی های ایشان در برخی نقاط سرانجام مأمون را بر آن داشت که امام رضا(ع) را با عنوان الرضا مِن آل محمّد جانشین خود اعلام کند (دوم رمضان ۲۰۱) و رنگ سیاه عباسیان را به رنگ سبز تغییر دهد. در این احوال ابراهیم بن مهدی در بغداد خود را خلیفه خواند؛ پس مأمون بر آن شد که شخصاً به بغداد رود و در ۱۰ رجب ۲۰۲ از مرو عازم سرخس شد. در ۲۹ صفر ۲۰۳ در سناباد (مشهد بعدی) آن حضرت را به دستور مأمون مسموم و شهید کردند. مأمون در ۱۷ صفر ۲۰۴ پیروزمندانه وارد بغداد شد و یک ماه بعد دوباره رنگ سیاه را انتخاب کرد و لقب امام را بر عناوین خود افزود. این خلیفه پس از فرونشاندن آشوب های داخلی، جنگ با امپراتوری روم شرقی را آغاز کرد (۲۱۵ق به بعد). در عهد او خراسانیان مقام های مهم احراز کردند و سلسلۀ طاهریان ایران پدید آمدند. شورش های بابک و مازیار در همین عصر پدید آمد و شورش خوارج کرمان و سیستان سرکوب شد. مأمون کوتاه زمانی پیش از مرگ در طرسوس (رجب ۲۱۸) معتصم، برادرش، را به جانشینی خود برگزید. مأمون پس از اطمینان از تثبیت اقتدارش، تعالیم معتزله را آموزۀ رسمی اعلام کرد (۲۱۲ق) و بیت الحکمه به فرمان او در بغداد تأسیس شد (۲۱۷ق). فرهنگی تازه پدید آمد و علم کلام قوت گرفت. آثار متعدد فلسفی، پزشکی، اخترشناسی و ریاضی از زبان های یونانی و پهلوی به عربی ترجمه شد. عالمانی از ملل و نحل گوناگون گرد آمدند و در پیشبرد علوم و انطباق افکار و اندیشه های غیر عربی با تمدن عربی و اسلامی کوشیدند.

پیشنهاد کاربران

بپرس