ماه گرفتگی

/mAhgereftegi/

مترادف ماه گرفتگی: خسوف

متضاد ماه گرفتگی: کسوف

معنی انگلیسی:
lunar eclipse

لغت نامه دهخدا

ماه گرفتگی. [ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] ( حامص مرکب ) خسوف. خسف. انخساف. احتجاب قمر. پوشیدگی ماه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || ( اِ مرکب ) لکه های نسبةً بزرگ سیاه یا سرخ تیره رنگ بر ظاهر بشره مادرزاد. خالهای بزرگ سیاه به مقدار کفی ، خردتر و بزرگتر که در بشره بعضی باشد مادرزاد که گمان برند آنگاه که ماه گرفته است زن آبستن به هر جای تن خود دست ساید همانجای تن جنین سیاه شود. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- خسوف شدن . ۲- لکه شدن صورت یا عضوی از بدن بطور دایم . توضیح مردم پندارند که در هنگام کسوف ماه مادر چنین شخصی با ناخن صورت یا عضوی از بدن خود را خارانده همانجا در طفلی که در شکم داشته لکه دار شده .

فرهنگ معین

(گِ رِ تِ ) (اِ. ) ۱ - خسوف . ۲ - لکة سرخی در پوست بدن به ویژه صورت ، بر اثر رشد بیش از حد مویرگ های پوست .

فرهنگ عمید

= خسوف

فرهنگستان زبان و ادب

[نجوم] ← خسوف

دانشنامه عمومی

ماه گرفتگی یا خُسوف ( انگلیسی: Lunar eclipse ) یا به پهلوی ماهتمیک[ نیازمند منبع] ، هنگامی روی می دهد که کره ماه در حالت بدر و وضعیت مقابله قرار داشته و سایه زمین بر روی آن بیافتد یا به عبارتی ماه وارد مخروط سایه زمین شود. ( زمین بین ماه و خورشید قرار گیرد ) زمین در حرکت مداری خود به دور خورشید سایه اش را، که در فضا در سمتی مخالف خورشید ممتد است، به دنبال می کشد. سایه زمین به شکل یک مخروط است که قاعده آن مقطع زمین و طول متوسط آن ۱٬۳۸۰٬۰۰۰ کیلومتر است. طول این سایه، بر اثر تغییر فاصله زمین از خورشید تا حدود ۴۰٬۰۰۰ کیلومتر نسبت به مبدأ متوسط تغییر می کند. [ ۱]
وقتی از بالا به دائرةالبروج بنگریم به اشتباه گمان می کنیم که ماه گرفتگی باید ماهی یک بار اتفاق افتد. خطای این دید وقتی آشکار می شود که از پهلو نگاه کنیم. آنگاه روشن می شود که این سه جرم در حقیقت بر یک خط واقع نیستند. ماه در نتیجه میل مدارش با دائرةالبروج، می تواند از بالا یا پایین مخروط سایه، به فاصله ای که حداکثر ۳۲٬۰۰۰ کیلومتر می شود بگذرد. برای اینکه خسوف برقرار باشد باید دو شرط مهم زیر هم زمان با یکدیگر برقرار باشند:
• خورشید، زمین و ماه، باید بر خطی مستقیم واقع باشند یعنی ماه به حالت بدر از زمین دیده شود. این واقعه ماهی یک بار روی می دهد.
• ماه در حرکت مداریش باید در حال عبور از دائرةالبروج، یعنی در یکی از گره ها باشد.
بیشتر دیده شد که کره ماه نیمی از ماه را در زیر صفحه دائرةالبروج به سر می آورد و نیم دیگر را بالای آن. دو نقطه ای که در آن ها ماه صفحه دائرةالبروج را قطع می کند عقدتین نامیده می شود: یکی از این دو عقده رأس ( گره شمالی ) است و دیگری عقده ذنب ( گره جنوبی ) . خط واصل این دو نقطه را خط عقده ها یا خط گره ها می نامند.
مدت دوام ماه گرفتگی نسبتاً زیاد است، زیرا قطر مخروط سایه زمین در نقطه ای که ماه از آن می گذرد، در حدود ۹٬۲۰۰ کیلومتر است. اگر ماه مخروط را به طور مرکزی قطع کند، نزدیک به دو ساعت در ماه گرفتگی کامل خواهد بود، زیرا قطر ماه در حدود ۳٬۵۰۰ کیلومتر و سرعت متوسط آن ۳٬۲۰۰ کیلومتر در ساعت است. سایه زمین ماه را کاملاً تاریک نمی کند. حتی وقتی که ماه گرفتگی کامل باشد ماه کاملاً مرئی است، ولی رنگ سرخ بی فروغی جای درخشش عادی آن را می گیرد. این فروغ مختصر معمول نور آفتابی است که از جو زمین به داخل مخروط سایه شکسته شده است. اجزای آبی و بنفش نور آفتاب بر اثر پراکندن در جو زمین، حذف می شوند و مؤلفه های سرخ نورند که قرص ماه را اندکی روشن می کنند.
عکس ماه گرفتگیعکس ماه گرفتگیعکس ماه گرفتگیعکس ماه گرفتگیعکس ماه گرفتگیعکس ماه گرفتگی

ماه گرفتگی (فیلم ۱۹۹۹). ماه گرفتگی ( چینی: 月蚀، انگلیسی: Lunar Eclipse ) ؛ یک فیلم درام محصول کشور چین به کارگردانی وانگ کوانان با بازی یو نان است که در سال ۱۹۹۹ میلادی منتشر شد. بر خلاف دو فیلم بعدی کوانان که در جوامع روستایی متمرکز است، ماه گرفتگی یک درام شهری دربارهٔ یک زن و شوهر تازه ازدواج کرده است.
عکس ماه گرفتگی (فیلم ۱۹۹۹)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

ماه گرفتگی (birthmark)
هر نوع علامت یا لکۀ پوستی که از بدو تولد وجود داشته باشد. نیز ← خال

ماه گرفتگی (اخترشناسی). رجوع شود به:گرفت

جدول کلمات

خسوف

مترادف ها

lunar eclipse (اسم)
ماه گرفتگی، خسوف

پیشنهاد کاربران

تاش ، کَلَف
منظور ماه گرفتگی روی صورت یا بدن انسان.
تاش . � ( اِ ) کَلَف . ( بحر الجواهر ) . کلف باشد که بر روی و اندام مردم پدید آید. ( فرهنگ جهانگیری ) ( برهان ) ( فرهنگ رشیدی ) ( ناظم الاطباء ) . کلف که بر روی بعض مردم پدید آید.
تعدادی از واژگان علم نجوم به انگلیسی:
astronomy = علم نجوم
The solar system = منظومه شمسی
The sun = خورشید 🌞
Mercury = عطارد، تیر
Venus = زهره، ناهید
Earth = زمین 🌎
...
[مشاهده متن کامل]

Mars = مریخ، بهرام
Jupiter = مشتری، هرمز
Saturn = زحل، کیوان
Uranus = اورانوس
Neptune = نپتون
space = فضا
galaxy = کهکشان
orbit = مدار
meteorite = شهاب سنگ
comet = ستاره دنباله دار
asteroid = سیارک
asteroid belt = کمربند سیارک ها ( بین مریخ و مشتری )
meteor / shooting star / falling star = شهاب سنگی که در حال سوختن وارد اتمسفر زمین می شود
black hole = سیاه چاله
dark matter = ماده تاریک
gravity = جاذبه
axis = محور
star = ستاره
eclipse = خورشید گرفتگی، ماه گرفتگی
solar eclipse = خورشید گرفتگی
lunar eclipse = ماه گرفتگی
supernova = سوپرنوا، ابرنواختر
the Big Bang = بیگ بنگ
constellation = صورت فلکی
cosmology = کیهان شناسی
dwarf planet = سیاره کوتوله
light year = سال نوری
terrestrial = زمینی، خاکی
celestial = آسمانی
extraterrestrial = فرازمینی

تاش

بپرس