ماهی تابه

/mAhitAbe/

مترادف ماهی تابه: تابه، ماهی تاوه

معنی انگلیسی:
broiler, frying-pan, pan for frying fish, fryer, frying pan

لغت نامه دهخدا

ماهی تابه. [ ب َ / ب ِ ] ( اِ مرکب ) ظرفی مسین یا جز آن با دسته که ماهی و جز آن را در آن سرخ کنند. ماهی سرخ کن.ماهی تاوه. ماهی توه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- تابه ای که در آن ماهی سرخ کنند . ۲- مطلق تابه .

فرهنگ معین

(بِ ) (اِمر. ) ظرف فلزی پهن که در آن ماهی یا چیز دیگر سرخ می کنند، ماهی تاوه .

فرهنگ عمید

ظرف فلزی پهن، لبه دار و کم عمق که در آن ماهی یا چیز دیگر سرخ می کنند.

دانشنامه عمومی

ماهی تابه یکی از وسایل آشپزخانه است که برای گرم کردن یا سرخ کردن انواع غذا به کار می رود. به ماهی تابه ماهی تاوه یا ماهی توه نیز گفته می شد. [ ۱]
عکس ماهی تابه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

saucepan (اسم)
قابلمه، ماهی تابه، روغن دان، کماجدان

pan (اسم)
تغار، جمجمه، قاب، ماهی تابه، کفه، کفه ترازو، روغن داغ کن، گودال اب

frier (اسم)
ماهی تابه، سرخ کننده

frying pan (اسم)
ماهی تابه، تاوه، یغلا

griddle (اسم)
ماهی تابه، کلوچه پز، غربال سیمی کارگران

fryer (اسم)
ماهی تابه، سرخ کننده، سرخ کننده چیزهای سرخ کردنی

فارسی به عربی

شوایة , قدر , مغلاة

پیشنهاد کاربران

واژه ماهی تابه کاملا پارسی است چون درعربی می شود قدر القلی در ترکی می شود کوزات متوسط این واژه یعنی ماهی تابه صد درصد پارسی است.
pan
یک جمله یا جمله ای که فرد می خواهد رو بزارید
ممنونم
خیلی خوب است فقط چیزی که گفتم را توجه کنید مرسی

بپرس