مبلمان

/moblemAn/

مترادف مبلمان: لوازم خانه میزوصندلی و بوفه و مبل و کاناپه

معنی انگلیسی:
suite

فرهنگ معین

(مُ لِ ) [ فر. ] (اِ. ) مجموعه اثاثیة مورد نیاز یک محل (اداره ، خانه و غیره ... ).

دانشنامه آزاد فارسی

مُبلِمان (furniture)
مُبلِمان
مُبلِمان
مُبلِمان
(یا: اثاث) اسباب و لوازم کاربردی قابل حملی چون میز، صندلی، و تخت خواب که برای راحتی بیشتر و سهولت در زندگی و کار، در اتاق یا خانه به کار می روند. در ساخت مبلمان از مواد مختلفی استفاده می شود؛ ازجمله چوب، سنگ، فلز، پلاستیک، پاپیه ماشه۱، شیشه، نی، و پارچه. مبلمان از شکل های سادۀ صرفاً کاربردی، تا فرم های بسیار تزیینی را دربر می گیرد، و برای تزیین و آرایش آن از کنده کاری، خاتم کاری۲، روکش کاری، رنگ آمیزی، طلاکوبی، یا رویه دوزی استفاده می شود. مبلمان بازتابی از تحول فناوری و مُدِ زمانه است، و بیشتر به منزلۀ نمادی از موقعیت اجتماعی ارزش یابی می شود تا از جهت کاربرد عملیِ آن. کمیّت و تنوع مبلمان و نیز توجه به راحتیِ آن، به ویژه در ۳۰۰ سال اخیر، در غرب روبه فزونی بوده است.مدیترانۀ باستان (مدیترانۀ باستان۳).چوب، رایج ترین مادۀ مصرفی برای ساخت مبلمان است، اما از آن جا که به سرعت می پوسد، شمار اندکی مبلمان از دورۀ باستان بر جا مانده است. مصریانِ باستان، تخت، صندلی، میز و چهارپایه های چوبی داشتند و آن ها را با خراطی، طلاکوبی، یا روکش کاری تزیین می کردند. از قرار معلوم نجّاران مصری اتصال کام و زبانه۴ را اختراع کردند؛ این اتصال به چارچوب صندلی ها و لوازمی همچون صندوقچه ها استحکام بخشید. در دوران کلاسیک۵ یونان و روم، فقط متمول ترین افراد مبلمان داشتند. بسیاری از این لوازم از برنز۶ و سنگ ساخته می شد و برخی از آن ها به گونه ای کنده کاری می شد که شبیهِ چوب به نظر آید. در دورۀ باستان پایۀ صندلی ها و میزها اغلب به شکل پنجه یا چنگال جانوران ساخته می شد. کاناپه۷ ، از اقلام مهمِ خانه های متمولین یونانی و رومی بود؛ زیرا آنان هنگام غذاخوردن بر آن تکیه می زدند و شب ها بر روی آن می خوابیدند. معمولاً میزها را آن قدر کوتاه می ساختند که بتوانند درصورت لزوم آن را در زیر کاناپه جا دهند. رومی ها بسیاری از طرح های مبلمان یونانی را مطابق سلیقۀ شخصی خود تغییر دادند.
مبلمان شرقی (مبلمان شرقی۸). در دوران باستان، مبلمان نشانه ای از مرتبۀ اجتماعی بود و فقط افراد بسیار متمول می توانستند مبلمان خوش ساخت و استادانه ای در اختیار داشته باشند؛ این نوع مبلمان نخست طی قرن ۳پ م در چین ساخته می شد. بعدها سبک های مختلف مبلمان در چین به دو دسته تقسیم شدند: یکی انواع مبلمان ساده ، که در خانه های مردم عادی به کار می رفت، و دیگری اسباب و لوازم بسیار پرزرق و برق و تجمّلی برای امپراتوران و درباریان. با این حال تمامی آن ها با مهارت و اتصالات بسیار دقیقی ساخته می شد، به گونه ای که صرفاً به میخ یا میخ چوبی نیاز داشت. مبلمان ژاپنی، چوبی بود و اغلب با لاک الکل پوشیده، و با صدف معرق کاری می شد. این نوع مبلمان، هم کوتاه بود و هم سبُک، و اساساً انواع مختلف صندوقچه و میزهای کوتاه را دربر می گرفت، زیرا ژاپنی ها به طور سنتی بر روی حصیرهای کف خانه می نشستند و می خوابیدند. اما مبلمان هند باستان تجمّلی تر بود، گاه در خانۀ یک فرد ثروتمند، تخت ها و نیمکت های سایبان دار، میز، صندوقچۀ لباس، نیمکت، و صندلی هایی وجود داشت که همگی با ملافه ها، پرده ها و بالش های بسیار زیادی پوشانده می شوند.
اروپای قرون وسطا (اروپای قرون وسطا۹).بیشتر مبلمان اروپایی متعلق به پیش از قرن ۱۴م، بی هیچ ظرافتی با چوبِ رنگ آمیزی شده یا زراندودشده ساخته می شدند. مالکان و روحانیون برجسته که بسیار سفر می کردند، اغلب تمامی متعلقات و لوازم خود را از مکانی به مکان دیگر انتقال می دادند، لذا به رغم آن که مبلمان سنگین و صلب بود، بخش های مختلف آن از هم جدا و به آسانی حمل می شد. صندلی های با چارچوب X شکل، و نشیمن پارچه ای رواج داشت؛ و صندوقچه ها، قطعۀ مهمی از مبلمان محسوب می شدند، چرا که به آسانی قابل حمل بودند و علاوه بر نشستن، برای نگهداری وسایل نیز استفاده می شدند. اغلب، لولاهایی از جنس چرم به کار می رفت که هم ارزان قیمت و هم به آسانی در دسترس بود. صندوقچه های گران قیمت، قفل ها و لولا های آهنیِ مزین داشتند.
رنسانس. از حدود ۱۳۰۰م، مبل سازان پیرو مُدِ روز ایتالیا، آثاری را برای سفارش دهندگان متمول خود تهیه می کردند که بازتابی بود از تأثیر سبک های یونان و روم باستان. آنان در قیاس با پیشینیان خود از چوب های بهتری استفاده می کردند و آثار خود را با کنده کاری، زراندودکاری، و نقاشی می آراستند. افزودن پایه به صندوقچه ها به شکل گیری کمدها و قفسه های متشکل از کشوهای کوچک انجامید.
قرن هفدهم. طرح های کلاسیک اروپایی همچنان رواج داشت، اما با تزییناتی بسیار مفصل تر نسبت به گذشته. کاوش های اروپاییان در سرتاسر جهان، مواد جدید و شگفت انگیزی را برای سازندگان مبلمان به ارمغان آورد. آنان مبلمان را با چوب های مناطق گرمسیری، سنگ های نیمه قیمتی، و صدف، خاتم کاری می کردند. به تدریج چوب گردو رواج یافت و جانشین چوب بلوط گردید، و رویه دوزی به نمادِ منزلت اجتماعیِ مطلوب بدل شد. در این دوره، مبلمان به ویژه زیر نفوذ لوئی چهاردهم، بیش از پیش تجملّی شد؛ مبلمان جدید لوئی چهاردهم برای کاخ ورسای۱۰ بازتابی است از فناوری جدید روکش کاری۱۱، کنده کاری۱۲، لاک الکل ۱۳کاری، و استفاده از فلز های قیمتی، به ویژه نقره.
اروپای اوایل قرن هجدهم. پس از سبک فاخر لوئی چهاردهم، با رواج شیوۀ روکوکو۱۴، طرح ها سبُک تر و سطحی تر شدند این طرح ها، سبک نیابت سلطنت۱۵ عنوان یافت. در دوران سلطنت لوئی پانزدهم، منحنی های ملایم و ظریف، جانشین خطوط مستقیم شد. پایه های مبلمان به شکل منحنی Sشکل درآمد، بخش جلویی گنجه ها و کمد های کشودار به شکل منحنی، و برآمدگی های تزیینی متقارن آن، از برنز و اورمولو۱۶، و به شکل گیاهان و جانوران ساخته می شد. در سبک متأثر از چین که با نام تزیینات چینی وار۱۷ شهرت یافت، تزیینات کنده کاری شدۀ چوبیِ مبلمان، با ظاهری شبیه به بامبو۱۸ تراشیده می شد و سپس با لاک الکل جلا می یافت. اما طرح های مبلمان بریتانیایی ساده تر بودند: سبک پالادیووار۱۹ همچنان از عناصر کلاسیک بهره می جست و سبک ملکه آن۲۰، بسیار ساده و بی تکلف بود.
نئوکلاسی سیسم. در نیمۀ دوم قرن ۱۸، طراحی مبلمان اروپایی از منحنی های موج دار روکوکو، مجدداً به خطوط مستقیم، متقارن و نقش مایه های کلاسیک بازگشت؛ این دوره با نام دورۀ نئوکلاسیک شهرت دارد. استفاده از چوب ماهون۲۱ بیش از دیگر چوب ها در این دوره رواج یافت. رنگ های روشن باب بود و برخی از مبلمان ها با رنگ سفید رنگ آمیزی، و با طلاکاری تزیین می شد.
شمال امریکا. حدود قرن ۱۸، مستعمرات شمال امریکا که تا آن هنگام دنباله روی مُدهای انگلیسی بودند، سبک های خاص خود را پروراندند. مبلمان شِیکر۲۲ از شاخص ترینِ آن ها بود، که براساس مبلمان چوبی سنّتی انگلیسی، بسیار ظریف و کاربردی، و عاری از هرگونه تزیین ساخته می شد.
اوایل قرن نوزدهم. دورۀ نئوکلاسیک در فرانسه جای خود را به سبک امپراتوری ناپلئون داد. این سبک از معماری روم، یونان، و مصر باستان مایه می گرفت، و بسیار فاخر و باابهت بود. با تبعید ناپلئون، سبک امپراتوری بزرگِ او نیز به تدریج جذابیّت خود را ازدست داد.
میانۀ قرن نوزدهم. بخش اعظم این دوره به احیای سبک های پیشین اختصاص داشت. جزئیات شیوۀ گوتیک۲۳ به مبلمان سبک نیابت سلطنت افزوده شد؛ شکوفایی سبک های روکوکو و رنسانس۲۴ با تزیینات و رودوزی های آزادانه اش، ادامه یافت. همچنان استفاده از چوب ماهون رواج داشت، لیکن از آن در مبلمان سنگین و مزین با درهای آینه دار، استفاده می شد. در این زمان اتاق ها را برخلاف دوره های پیشین با انبوهی از مبلمان مختلف پُر می کردند، که حاصل ادغام سبک ها و تزیینات و آذین ها بود.
اواخر قرن نوزدهم. جنبش هنرها و صنایع دستی۲۵، واکنشی بود در برابر مبلمان و پارچه های تولید انبوه. این جنبش سعی داشت استانداردهای عالی طراحی را در مبلمان دست ساز تکامل بخشد و کالاهایی ساده تر و محکم تر با تزیینات ظریف تر پدید آوَرَد که بیشتر بر مهارت مبتنی باشد تا بر جلوۀ ظاهری. در جهت هماهنگی با اهداف جنبش، استفاده از چوب بلوط در ساختن مبلمان بیش از چوب ماهون رایج شد. در همین زمان، و تاحدی به موازات جنبش هنرها و صنایع دستی، سبک آرنوو۲۶ شکل گرفت، که در عین حال واکنشی بود در برابر سبک های فاخری که به تازگی احیا شده بودند. استفاده از شکل های مواجِ طبیعی، و تمایل به بی تقارنی باب گردید. شکل مبلمان و تزیینات آن، باتأثیر از شکل های گیاهیِ پرانحنا، نقوش موّاج آب، فرم های منحنی و تَرکه ای زنانه با موهای مواج، شکل گرفت. جنبش هنرها و صنایع دستی، و آرنوو، پس از جنگ جهانی اول از مد افتاد.
قرن بیستم. در این قرن چندین سبک در ساختِ مبلمان به وجود آمد، که حاصل تنوع در مواد جدید قابل دسترس، همچون پلاستیک، تخته های چندلا۲۷، فولاد، آلومینیوم و فایبرگلاس۲۸، و نیز ناشی از این واقعیت بود که مبلمان تقریباً فقط به شیوۀ تولید انبوه ساخته می شد و تحول سریع تر و آسان تر سبک های مختلف را میسّر می ساخت. در این زمان تقاضا برای مبلمان سبک وزن و ارزان قیمت با نگهداری آسان، بیش از گذشته فزونی یافت. مدرسۀ باوهاوس۲۹ که در ۱۹۱۹ تأسیس شد، پیش گام کاربرد چارچوب های لوله ای فولادی در ساخت مبلمان بود. آردکو۳۰ که در فاصلۀ بین دو جنگ جهانی رواج یافت، از عناصر غیرطبیعت گرای آر نوو، و طرح هایی بهره بُرد که برای تولید انبوه مناسب بودند. آردکو به سبب استفاده از تزیینات غیرکاربردی، همچون شکل های زیگزاگ، دایره، مثلث، و خورشیدی، در تزیین مبلمان، در میان سبک های مدرن، سبکی نامتعارف به شمار می آمد. ظهور خانه های کوچک تر، و نیز ساده سازی طراحیِ قطعات مجزای مبلمان، به این معنا بود که طراحان تمایل داشتند جلوۀ ظاهری اتاق را با کاهشِ قطعات مبلمان درونِ آن ساده کنند؛ آنان ظاهر شلوغ قرن نوزدهمی را وانهادند و به سبک کلاسیک، و ژاپنی گراییدند.papier-mâchéinlaymortice and tenon joint (mortise)classicalbronzecouchveneeringcarvinglacquerrococoRégence styleormoluchinoiseriePalladianQueen AnnemahoganyShakerGothicArts and Crafts Movementart nouveauplywoodfibreglassBauhausart deco

پیشنهاد کاربران

بپرس