متش

لغت نامه دهخدا

متش. [ م َ ] ( ع اِ ) نقطه سپید که بر ناخن بهم رسد. || ( اِمص ) کندی بینائی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از محیطالمحیط ). || علتی در چشم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

متش. [ م َ ] ( ع مص ) به انگشت جدا کردن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || نرم نرم دوشیدن ناقه را. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

متش به معنی مکان پر آب با چشمه های جاری است علاوه بر آنکه نام روستای گردشگری متش در بخش اسالم در استان گیلان می باشد، متش نام طایفه ای بزرگ از طوایف عشایر نشین لرستان و از تیره های زیر مجموعه ایل بزرگ
...
[مشاهده متن کامل]
بیرانوند که در زمان صفویه به علت سرو سامان دادن به مالیات حکومتی تشکیل گردیده ، مردمان این طایفه از عیلامیان باستان می باشند که محل کوچ عشایریشان در مناطق قشلاق لرستان پشتکوه ( پشتکوه والی لرستان ) و مناطق ییلاق شان در حوالی بخش هرو خرم آباد و سپس در دوره قاجار با خرید ملک آبسرده بخش ۵ چغلوندی ( بیرانوند شمالی ) در منطقه آبسرده یکجانشین و به کشاورزی و دامپروری مشغول شده اند، طبق کتب و نوشته های قدیمی ایلات موکریان متش که در بعضی کتب به نام طایفه مامش ایل پیران نام برده شده ارتباط بسیار نزدیکی با صارم کرد داشته و گویا متش و صارم کرد از یک نسل باشند ، قبر صارم کرد که در بعضی کتب او را فرمانده لشگر ایل پیران معرفی نموده اند در تپه ای به نام صارم خان در مهاباد می باشد. در بعضی کتب ذکر گردیده که در زمان صفویه تعدادی از خوانین ایل پیران به عراق تبعید شده اند و چون عرب پ نداشته آنان را بیران خطاب می کند، حربه دفاعی دوره صفویه کاشت پیکل ( خار زرد ) در جلوی لشکریان بوده که گفته می شود صارم از این حربه دفاعی در مقابل شاه اسماعیل اول استفاده نموده و همین امر باعث تبعید لشگریانش به عراق گردیده است و . . .

متش از آتش میاد که نماد زرتشت هست و اصالت آریایی و ایرانی بودن رو با خودش داره و درواقع متش یعنی قدمت ۶۰۰۰ ساله یعنی آریایی اصل
متش تیره و طایفه ای از ایل بزرگ بیرانوند است
ایل بزرگ بیرانوند ایل بزرگی از قوم بزرگ لک و لکستان است . زنده باد لک و لکستان
متش هم یک قوم لک در استان لرستان است حدودا چندین هزار نفر نیز جمعیت دارد
من از حرف های پدر بزرگم شنیدم که به معنی مثل آتش هستش
حرف دوستمون آقای ساسان متش کاملا صحیح می باشد از مه و آتش گرفته شده
یه روستا هم با همین اسم در استان گیلان وجود دارد
مه و آتش معنی لری این اسم . . . . و فامیلی بعضی از اقوام لر هستش که بر میگرده به اجداد اونا

بپرس