متماثل


مترادف متماثل: شبیه، مانند، مثل، همانند

متضاد متماثل: متفاوت

لغت نامه دهخدا

متماثل. [ م ُ ت َ ث ِ ] ( ع ص ) مشابه و مانند همدیگر شونده. ( غیاث )( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). همسرو مانند هم و مثل هم. ( ناظم الاطباء ). || بیماری که به به شدن نزدیک شود. ( آنندراج ). بیمار به شده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به تماثل شود. || در حساب هر دوعدد که متساوی یکدیگر باشند متماثلان خوانند چون چهار و چهار. ( از نفایس الفنون ). دو عددی که هم از لحاظقدر مطلق و هم از لحاظ علامت مانند هم باشند چون «8 و 8» و «5 و 5» متماثلان باشند. رجوع به تماثل شود.

فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) مانند هم باشنده . ۲ - ( صفت ) مانند همانند جمع : متماثلین . ۳ - بیماریی که به بهبود نزدیک شود . ۴ - دو عددی را گویند که مثل هم باشند هم از لحاظ قدر مطلق و هم از لحاظ علامت مانند : ۵ و ۵ و ۳ و ۳ .

فرهنگ معین

(مُ تَ ثِ ) [ ع . ] (اِفا. ) مانند هم ، شبیه یکدیگر.

فرهنگ عمید

چیزی که مانند چیز دیگر باشد، مانند هم، همانند.

پیشنهاد کاربران

بپرس