مجمل و مبین

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] • مجمل• لفظ مجمل • مبین
...

[ویکی اهل البیت] از جمله مباحثی که در علم اصول و آن هم در بخش الفاظ از آن سخن به میان می آید مبحث مجمل و مبین است .به طور مختصر مجمل لفظی است که در آن ابهامی برای مخاطب وجود داشته باشد و او به مراد متکلم نرسد. و مبین نقطه مقابل آن است لفظی است که مخاطب به مراد متکلم می رسد.
در علوم قرآن نیز از مجمل و مبین سخن به میان آمده ولی با بیان دیگر که در این نوشتار قصد آن نیست.
لفظی که به حسب فهم عرف، معنی آن به خودی خود آشکار نباشد بنام مجمل و لفظی که معنی آن به نظر عرف آشکار و هویدا باشد بنام مبین خوانده می شود.
اجمال و تبیین گرچه نسبت به فعل و ترک، بلکه نسبت به تقریر نیز، چنانکه گفته شده، قابل تصور و وقوع است لیکن منظور از اجمال و تبیین در این مقام این است که به لفظ، مربوط باشد.
اموری که منشأ اجمال لفظ می باشد همان است که در منطق از اسباب مغالطه به شمار رفته است. این امور به طور کلی بر دو گونه است:
1 - آنکه به لفظ مفرد مربوط است.
2 - آنکه به جمله و لفظ مرکب ارتباط دارد.
از جمله چیزهایی که وجود آنها در الفاظ مفرد، موجب اجمال مگردد امور زیر است: 1 - اشتراک لفظی، ذاتی باشد مانند لفظ عین در عربی و بار در فارسی یا عرضی مانند لفظ مختار در عربی و لفظ شیرین در فارسی.

[ویکی فقه] مجمل و مبین (علوم قرآنی). از تقسیمات الفاظ قرآن ، به ملاک ابهام و وضوح معنا می باشد.
« مجمل » لفظی است که دلالتش بر معنا یا حکم شرعی ، واضح و روشن نباشد و بین دو یا چند احتمال مردد باشد و نتوان دریافت کدام یک مراد گوینده است.« مبین » در مقابل مجمل، لفظی است که دلالتش بر معنا یا حکم شرعی روشن، و مراد گوینده از آن، قابل دستیابی است.
در کاربرد فقهی
مثال مجمل در احکام شرعی را، آیه «ید سارق» دانسته اند: (والسارق والسارقة فاقطعوا ایدیهما) ؛ زیرا معنای «ید» (دست) واضح نیست؛ چون دست را گاهی تا ساعد و گاهی تا آرنج و گاهی تا بغل و کتف می گویند، و صرفا از روی آیه معلوم نیست دست دزد را از کجا باید برید، و باید قرینه یا بیانی دیگر، حد آن را معلوم کند.
عناوین مرتبط
مجمل ؛ مبین ؛ اسباب اجمال ؛ مبین متصل ؛ مبین منفصل .

دانشنامه آزاد فارسی

مُجمَل و مبیَّن
در اصطلاح اصول فقه، به کلمه یا کلامی که معنای آن معلوم نبوده و مردّد بین دو یا چند احتمال باشد «مُجْمَل» گویند. مانند کلمۀ «قُرء» که در لغت هم به معنای طُهر و هم به معنای حیض است و هرگاه بدون قرینه به کار رود، مراد گوینده مشخص نخواهد بود. و یا مثلاً در مادۀ ۷۷۸ قانون مدنی آمده است: «اگر شرط شده باشد که مرتهن حق فروش عین مرهونه را ندارد، باطل است» در این ماده معلوم نیست چه چیز باطل است، شرط، یا رهن، یا هردو. مبیَّن به کلمه یا کلامی اطلاق می شود که به خودی خود دارای معنایی روشن بوده و یا به وسیلۀ بیان، رفع اجمال شده باشد، مانند: حسن امروز به منزل ما آمده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس