محتضن
لغت نامه دهخدا
محتضن. [ م ُ ت َ ض َ ] ( ع اِ ) کنار. ( مبنیاً للمفعول ) ( منتهی الارب ). کنار و آغوش. || عاج. || ( ص ) نعت مفعولی از احتضان. || در آغوش گرفته شده و در کنار گرفته شده. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید