محمد ملکی

پیشنهاد کاربران

محمد ملکی ( متولد ۲۰ تیر ۱۳۱۲ تجریش، شمیران ) ، اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از پیروزی انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ است. [۱]
فعالیت های سیاسی [ویرایش]
دکتر محمد ملکی فرزند حسین در بیستم تیرماه ۱۳۱۲ در تجریش ( شمیران ) به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تجریش و دارلفنون گذراند و سپس در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داده و در سال ۱۳۴۰ در رشته بهداشت و صنایع غذایی فارغ التحصیل شده و بلافاصله به تدریس در دانشگاه تهران مشغول گردید و دوره های تخصصی این رشته را در اتریش و انگلستان گذراند. از سال ۱۳۳۰ فعالیتهای سیاسی را در سالهای آخر دبیرستان آغاز کرد و در جنبشهای دانشجویی و نهضت مقاومت ملی و جبهه ملی ایران اول ادامه داد و از فعالین مبارزه بود. در سال ۱۳۳۹ در ارتباط با ورود ریچارد نیکسون و فعالیتهای دانشجویی دستگیر و به زندان ساواک افتاد. بعد از آزادی به مبارزه علیه رژیم شاه ادامه داد. در جریان انقلاب رابط ایران و خارج از کشور در ارتباط با دانشجویان و دریافت پیام های آیت الله خمینی و تکثیر و توزیع آنها بود. تحصن های استادان دانشگاه ها و روحانیت در دانشگاه تهران با هماهنگی دکتر ملکی انجام شد و همچنین در کمیته استقبال از آیت الله خمینی عضویت فعال داشت. بعد از پیروزی انقلاب با اصرار آیت الله طالقانی و حکم شورای انقلاب، مسئولیت ریاست دانشگاه تهران را در شرایطی قبول کرد که در دانشگاه، همه گروه های سیاسی چپ و راست و مجاهدین خلق و انجمنهای اسلامی و غیره دفترهایی داشتند و در همان حال در دانشکده فنی ۸ تانک چیفتن مستقر بوده و مسجد دانشگاه مملو از اسلحه هایی بود که مردم از پادگانها به غنیمت گرفته بودند. با تلاش سخت، بی وقفه و شبانه روزی هیئت رییسه، دانشگاه تهران با سرعت آماده پذیرش دانشجونان گردید و به دنبال آن سایر دانشگاه های سراسر کشور شروع به فعالیت کردند.
...
[مشاهده متن کامل]

لازم به ذکر است که دوران سرپرستی دانشگاه تهران توسط او تنها دوره ای بود که با اصرار وی به صورت شورایی متشکل از اساتید، دانشجویان و کارمندان اداره می شد و این شوراها، خود رییس دانشکده و درنهایت رییس دانشگاه را تعیین می کردند که ایشان پس از تشکیل این شوراها مجددا به ریاست دانشگاه انتخاب شد. بعد از درگیریها و مشکلاتی که گروه ها ی فشار برای دانشگاه ها به وجود آوردند به بهانه انقلاب فرهنگی، دانشگاه ها تعطیل شد.
خروج از دانشگاه و دستگیری های مکرر [ویرایش]
با مخالفت و انتقادی که ایشان در جهت بسته شدن دانشگاه ها مطرح کرد، در ۱۲ تیرماه ۱۳۶۰ بدون ارائه مجوز و ذکر اتهام بازداشت، دستگیر و مدت ۵ سال را در سخت ترین شرایط و شکنجه ها در زندان جمهوری اسلامی به سر برد.
پس از آزادی از زندان تقاضای بازنشستگی از دانشگاه را کرد که مورد موافقت قرار گرفت و به فعالیتهای فرهنگی، علمی، اجتماعی و تدریس در دانشگاه آزاد اسلامی و کارهای تحقیقاتی در زمینه تخصص خود پرداخت و دراین زمینه به تاسیس آزمایشگاه و مراکز تحقیقاتی و بهداشتی در کارخانجات مختلف صنایع غذایی مبادرت ورزید. همچنین وی بعد از انتقاد از مدیریت دانشگاه آزاد از تدریس در این دانشگاه نیز محروم شد.
در رابطه با کارهای علمی، فرهنگی و سیاسی، کتابها و مقالات متعددی از دکتر ملکی به چاپ رسیده که تعدادی از مقالات و اشعار ایشان از طرف وزارت ارشاد مجوزانتشار نیافته است. از کتابهای منتشر شده، کتاب «دانشگاه و جای امپریالیسم» و «مجموعه اشعار پیامبر آگاهی» که به سبک مثنوی و داستان زندگی پیامبر اسلام است و «قصه بودو نبود» که داستان مبارزه مردم فلسطین و انتفاضه برای کودکان به صورت شعر می باشد و مجموعه مقالات و یادداشتهای سیاسی - اجتماعی ایشان در دو جلد به نام «دیروز و امروز» - که جلد دوم آن اجازه چاپ نیافته است - را می توان نام برد.
دکتر ملکی از زمان آزادی از زندان در ۲۱ مرداد ۱۳۶۵ تا کنون ممنوع الخروج بوده و امکان حضور در سمینارها و جلسات تحقیقی در زمینه تخصصی و علمی خود در خارج از کشور را نداشته است.
دکتر ملکی در حال حاضر رییس مرکز تحقیقات صنایع کنسرو ایران و مشاور و کارشناس ارشد وزارت صنایع، وزارت بهداشت و مرکز تحقیقات و استاندارد ایران می باشد.
وی در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۳۷۹ در منزل آقای بسته نگار، داماد آقای طالقانی به همراه تعدادی از دوستان فعال ائتلاف نیروهای ملی - مذهبی توسط دادگاه انقلاب بدون ارائه مجوز دستگیر شد.
دکتر ملکی در پی پیامدهای اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران ( ۱۳۸۸ ) به انتقاد از وضع موجود پرداخت. [۲] در تاریخ شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۸، پنج مامور که خود را "ماموران اطلاعات" معرفی کرده و گفته بودند از قاضی حداد، معاون دادستان تهران حکم دارند به خانه آقای ملکی رفته و بعد از دو ساعت تفتیش منزل و سوال و جواب از آقای ملکی، وی را به همراه هارد دیسک رایانه او، ۸۵ جلد کتاب و مقادیری از دستنوشتهایش دستگیر و با خود بردند. [۳] وی پس از تحمل ۱۹۱ روز حبس، در روز دوشنبه مورخ ۱۰ اسفند ۱۳۸۸ با قرار کفالت آزاد شد. او به دلیل بیماری حاد، چندین بار در طول مدت حبس خود بستری شده است. [۴] به گفته همسر آقای ملکی، او به سرطان پروستات مبتلاست و از بیماری دیابت و نارسایی های قلبی نیز رنج می برد و عملاً در منزلش بستری بوده است.
در روز ۷ خرداد ۱۳۸۹ وی در اثر حمله قلبی در بیمارستان بستری شد. [۵]
نامه به گزارشگر ویژه حقوق بشر [ویرایش]
دکتر ملکی در شهریور سال 1390 هجری خورشیدی نامه ای تکان دهنده به احمد شهید "گزارشگر ویژه حقوق بشر در ارتباط با ایران" نوشت. که در آن با ذکر انواع شکنجه هایی که بر او رفته است اعلام آمادگی می کند تا با قبول هر میزان هزینه علیه جمهوری اسلامی ایران شهادت دهد. متن نامه به قرار زیر است:
بسم الحق
جناب آقای دکتر احمد شهید
با سلام و ارادت و آرزوی موفقیت بخاطر کارسترگ و انساندوستانه ای که پذیرفته اید.
من دکتر محمدملکی استاد بازنشسته دانشگاه و نخستین رئیس دانشگا . . .

بپرس