محکم کمانی کردن

لغت نامه دهخدا

محکم کمانی کردن. [ م ُ ک َ ک َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دلیری کردن. || کنایه از تشدد کردن. تغیر نمودن. سختگیری کردن :
تو نیز اکنون مکن محکم کمانی
بدل یاد آر مهر سالیانی.
( ویس و رامین ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - دلیری کردن . ۲ - تشدد کردن تغییر نمودن : تو نیز اکنون مکن محکم کمانی بدل یاد آر مهر سالیانی . ( ویس ورامین )

پیشنهاد کاربران

بپرس