مخرد

لغت نامه دهخدا

مخرد. [ م ُ رِ ] ( ع ص ) شرم کننده و خاموش از خواری نه از حیا. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). شرمسار و ساکت و بی صدا و آنکه از شرم و حیا آهسته حرف می زند. ( ناظم الاطباء ). || مائل گردنده به لهو. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). مایل به لهو و لعب. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به اخراد شود.

فرهنگ فارسی

شرم کننده و خاموش از حیا

پیشنهاد کاربران

بپرس