مخصوصا

/maxsusan/

برابر پارسی: به ویژه، به ویژه

معنی انگلیسی:
especially, notably, particularly, specifically

لغت نامه دهخدا

( مخصوصاً ) مخصوصاً. [ م َ صَن ْ ] ( ع ق ) خصوصاً و علی الخصوص و بطور خاص. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به خصوصاً شود.

فرهنگ فارسی

۱- بالا ختصاص اختصاصا . ۲- خاصه ویژه : همه - مخصوصا حسن - خوشحال بودند ... ۳- عمدا : مخصوصا این حرف را زدم .

فرهنگ معین

( مخصوصاً ) (مَ صَ نْ ) [ ع . ] (ق . ) بویژه ، بخصوص .

فرهنگ عمید

به ویژه، خصوصاً.

واژه نامه بختیاریکا

نخاستا ( نخاسته )

مترادف ها

chiefly (قید)
بطور عمده، مخصوصا

specially (قید)
مخصوصا، استثنایی، ویژه

فارسی به عربی

بصورة رییسیة , خصوصا

پیشنهاد کاربران

مَخصوصاً: ١. بەویژه ٢. آگاهانه، خودآگاه، دانسته، دیده و دانسته، خواسته، خودخواست، دستی، دستی دستی
not least
علی الخصوص
به خصوص
دقیقا، به ویژه،
مخصوص، به ویژه
بخصوص ، ویژه ، حتما
به ویژه
بخصوص

بپرس