مخمرشدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) تخمیر شدن سرشته شدن .

مترادف ها

ferment (فعل)
ترش شدن، تهییج کردن، ور امدن، مخمرشدن، برانگیزاندن

فارسی به عربی

خمیرة

پیشنهاد کاربران

بپرس