مخمصه

/maxmase/

مترادف مخمصه: اشکال، دردسر، قید، سختی، دشواری، گرفتاری، گیرودار، مخاطره، گرسنگی، رنج، زحمت، بدبختی، غم بزرگ

برابر پارسی: تنگنا، رنج، گرفتاری، هچل

معنی انگلیسی:
conjuncture, corners, dilemma, hot water, jam, pass, pickle, plight, predicament, strait, trouble, fix, funk, bind, contretemps, scrape, hornets nest

لغت نامه دهخدا

( مخمصة ) مخمصة. [ م َ م َ ص َ ] ( ع مص ) باریک میان کردن. ( المصادر ). خمصه الجوع خمصاً و مخمصة؛ باریک کرد او را گرسنگی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ). و رجوع به خمص شود. || ( اِمص ) گرسنگی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( دهار چ بنیاد فرهنگ ) ( ترجمان القرآن ). گرسنگی مفرط و سوزشی که از گرسنگی در شکم و سینه پیدا شود. ( غیاث ) ( آنندراج ). گرسنگی سخت و آن حالتی که از نخوردن عارض شود مانند حالتی که از پر خوردن روی دهد. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) مجازاً به معنی غم عظیم اضطراب انگیزمستعمل است. ( از آنندراج ) ( از غیاث ). بدبختی و غم عظیم اضطراب انگیز. ( ناظم الاطباء ) در تداول گرفتاری و پیچیدگی در کار. هَچَل و غالباً با افتادن صرف شود.
- در مخمصه افتادن ؛ در هچل افتادن. گرفتار مشکلی سخت شدن.

فرهنگ فارسی

خالی بودن معده ا طعام ، گرسنگی مفرط ، رنج و زحمت، ابتلا و گرفتاری
(اسم ) ۱- گرسنگی مفرط . ۲- سوزش و رنجی که از گرسنگی در شکم پیدا شود . ۳- رنج زحمت . ۴- پیچیدگی کار اشکال . یا در ( به ) مخمصه گرفتار شدن . دچار اشکال شدن .

فرهنگ معین

(مَ مَ صَ یا ص ) [ ع . مخمصة ] (اِ. ) ۱ - گرسنگی ، خالی بودن معده . ۲ - رنج ، زحمت ، گرفتاری .

فرهنگ عمید

رنج، زحمت، گرفتاری.

واژه نامه بختیاریکا

دقمصِه

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَخْمَصَةٍ: قحطی و گرسنگی
ریشه کلمه:
خمص (۲ بار)

«مَخْمَصَه» از مادّه «خَمْص» (بر وزن لمس) به معنای «فرورفتگی» است، و به معنای گرسنگی شدید که باعث فرورفتگی شکم می شود نیز آمده است خواه به هنگام قحطی باشد یا به هنگام گرفتاری شخصی.
گرسنگی (نهایه) هر که در گرسنگی مضطّر بخوردن میته و غیره شود در حالیکه به گناه بی میل است خدا آمرزنده و مهربان است نا گفته نماند: اصل همص فرو رفتن و لاغری شکم از گرسنگی و کاستن ورم زخم و نظیر آن است گرسنگی را از آن مخمصه گویند که سبب لاغری شکم و فرو رفتن آن می‏شود راغب مخمصه را گرسنگی که باعث لاغری شکم می‏شود گفته ایضاً در مجمع البیان اخمص قدم آن قسمت از باطن پا است که به زمین نمی‏رسد در اثر فرورفتگی. در نهج البلاغه خطبه 119 درباره مؤمنان فرموده «مُرْهُ الْعُیُونِ مِنَ الْبُکاءِ خُمْصُ الْبُطُونِ مِنَ الصِّیامِ» مره و خمص بر وزن عنق جمع امره و اخمص است یعنی آزرده چشم اند از گریه و شکم لاغر اند از روزه و در وصف حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم در خطبه 158 فرموده «خَرَجَ مِنَ الدُّنیا خَمیصاً» از دنیا شکم خالی بیرون رفت. کلمه مخمصه فقط دو بار در قرآن مجید آمده: مائده 3، توبه 120.

دانشنامه عمومی

مخمصه (فیلم ۱۹۲۴). مخمصه ( انگلیسی: Hot Water ) یک فیلم کمدی به کارگردانی فرد سی. نیومیر و سام تیلور است که در سال ۱۹۲۴ منتشر شد.
از بازیگران آن می توان به هارولد لوید، جوبینا رالستون، چارلز استیونسون، میکی مک بن و جوزفین کرول اشاره کرد.
عکس مخمصه (فیلم ۱۹۲۴)

مخمصه (فیلم ۱۹۳۷). مخمصه ( انگلیسی: Hot Water ) یک فیلم کمدی آمریکایی است که در سال ۱۹۳۷ منتشر شد. این فیلم بخشی از مجموعه فیلم های خانواده جونز بود. [ ۱]
جد پروتی
• شربی دین
اسپرینگ باینگتون
راسل گلیسون
کنت هاول
• جرج ارنست
• جون کارلسون
فلورنس رابرتس
• بیلی ماهان
جوآن مارش
مارجوری ویور
ویلارد رابرتسن
رابرت گلکلر
آرتور هول
سلمر جکسون
جو کینگ
پال فیکس
• ری واکر
• جون کارلسون
• هری واتسون
عکس مخمصه (فیلم ۱۹۳۷)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

هچل

مترادف ها

plight (اسم)
گرفتاری، موقعیت، مخمصه

difficulty (اسم)
سختی، مشقت، محظور، اشکال، عقده، مشکل، مضیقه، دشواری، زحمت، گرفتگیری، مخمصه

predicament (اسم)
حالت، مخمصه، وضع نامساعد، وضع خطرناک

پیشنهاد کاربران

land somebody in trouble/hospital/court etc
to cause someone to have serious problems or be in a difficult situation
the mire
a bad or difficult situation that you cannot seem to escape from SYN quagmire
The Party sank deeper into the mire of conflict
کلمه ( مخمصه ) به معنای قحطی و گرسنگی است.
ورطه. . . .
دردسر. . . گرفتاری. . . . هچل. . . . مصیبت. . . .
گرفتار شدن
گرفتاری در زبان ملکی گالی بشکرد
I found myself in a dilemma
متوجه شدم تو مخمصه افتادم
هچل
گرفتاری

بپرس