مردخای

لغت نامه دهخدا

مردخای. [ م َ ] ( اِخ ) نام عم استر زن خشایارشا است و مقبره استر و مردخای در همدان است. رجوع به استر شود.

فرهنگ فارسی

نام عم استر زن خشایارشاست

دانشنامه آزاد فارسی

مُردَخای (Mordecai)
مقبره مردخای و استر در همدان
در عهد عتیق، قهرمان کتاب اِستَر. بنابر متن کتاب، او دختر عموی یتیم خود، اِستررا بزرگ کرد و به عقد اَحشویروش(خشایارشا)، شاه ایران، درآورد. هنگامی که از کرنش در برابر هامانوزیر سر باز زد، هامان دستور قتل عام یهودیان را از شاه گرفت. مردخای از استر خواست که در نزد شاه آشکار کند که او هم یهودی است و قوم یهود را شفاعت کند. خشایارشا، هامان را کشت و منصب وزارت را به مردخای داد و به این ترتیب یهودیان از مرگ نجات یافتند. نجات یهود در عید پوریم، نیز مشهور به «روز مردخای» (مکابیان ۳۶:۱۵)، جشن گرفته می شود. مقبرۀ مردخای و اِستر هردو در همدان است.

پیشنهاد کاربران

به معنی بنده مردوک یا مرد کوچک ، عموی هاداسا
عموی هاداسا ( استر ) همسر خشایار شاه

بپرس