مرگور

لغت نامه دهخدا

مرگور. [ م َ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای سه گانه بخش سلوانا شهرستان ارومیّه است. این دهستان در قسمت جنوب بخش واقع شده و موقعیت آن کوهستانی است آب و هوای آن سردسیر و آب مزروعی آن از چشمه سارها و آب برف و باران از کوهها تأمین میشود. شغل عمده ساکنین آن کشاورزی و گله داری و محصولات آن غلات ، توتون ، روغن و پشم است. دهستان مرگور از شمال بدهستان دشت و از جنوب به بخش اشنویه و از شرق به دشت بیل و از غرب به مرز ایران و ترکیه و عراق محدود است. این دهستان از 43 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 5490 تن می باشد. قرای مهم آن عبارتند از: کردیک ، هاشم آباد، نرکی ، کسیان ، سکرکان ، ژارآباد، دیزج. در تابستانها در قسمت مرزی این دهستان ایلات عراقی پس از کسب اجازه جهت علف چرانی به این منطقه عزیمت می نماید. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

نام یکی از دهستان های سه گانه بخش سلوانا شهرستان رضائیه . محصول عمده : غلات توتون روغن پشم . این دهستان از ۴۳ آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود ۵۴۹٠ نفر است و قرائ مهم آن عبارتند از : هاشم آباد دیزج ژار آباد سگرکان نرکی کردیک گسیان .

گویش مازنی

/marge vere/ نوعی نفرین به افرادی که عمل آن ها حسادت نفرین کننده را بر انگیزد

پیشنهاد کاربران

مثل همیشه مهاجرین عراقی غیر بومی مشغول اضافه کردن کلمات غیر هندی به دایره لغات زبون خودشون و کردی خطاب کردن این عنوان ها هستن!
مرگور یه اسم آشوری هست، منبعش هم لغتنامه انگلیسی آشوری sargonsays هست، یه grass انگلیسی سرچ کن تا ببین برات چی میاره!
...
[مشاهده متن کامل]

a pasture , a meadow , a low land covered with coarse grass near rivers , grassland , a prairie
east ܡܲܪܓܵܐ ( ' mar ga: )
west ܡܲܪܓܵܐ
طبق اسناد مربوط به سالنامه تاریخی آمریکا۱۸۶۸، هم مرگور بیشتر آشوری نشین بوده که بعدا توسط ارامنه و اکراد قتل عام و یا دفع شدن، این نامگذاری آشوری هم توسط عشایر ییلاق قشلاق کن نسطوری های حکاری بین مرز تورکیه و ایران امروزی رخ داده، اون هرکی رو از کجات آوردی نادان؟!
طبق اسناد مربوط به نقشه های ۱۷۲۷ Guillame delisle که خبری از نامگذاری مرگور و ترگور نیست و تو جنوبی ترین مرزهای اورمیه ( طرف مرگور و مرز عراق امروزی ) نوشته شده تورکمان ها در چادرها زندگی میکنن!
تو شمال اورمیه هم باز کلمه افشار قابل ملاحظه هست!
نتیجه: مرگور امروزی طبق اسناد سده ۱۹ قبلا آشوری نشین و از اون قبلتر طبق اسناد سده ۱۸ میلادی مسکن تورکمان های چادرنشین بوده!

مرگ: ب معنای چمنزارهای سرسبز پر آب
وار :ب معنای سرزمین
مرگور =مرگ وار
سرزمین چمنزارهای سرسبز
متن بالا کاملا اشتباهه و مرگور به معنی واقعی ینی چمنزار و جایی ک سر سبزی زیاده بعدشم جمهیتش خیلی بیشتر ازین حرفهاست
ببینید شما چندین اشتباه دارید یکی این که ایل هرکی از گذشته های خیلی دور اواخر بهار تا اوایل تابستان به مرگور می آمدند واز اوایل تابستان به کردستان ترکیه می رفتند و اوایل پاییز دوباره ازکوهای مرزی ایران
...
[مشاهده متن کامل]
( ترگور، مرگور، دشت بیل ) رد میشدند وزمستان به کوردستان عراق تا دشت موصل می رفتند پس عشایر عراقی ننویس هرکی ها بومی منطقه اند نه بیگانه دوم اینکه جمعیت مرگور تنها در دیزج بیش از ده هزتر نفره چطور خود منطقه پنچ هزارو خورده ای می تونه جمعیت داشته باشه اصلاح کنید

مِرگ ـ در زبان کُردی به معنی مرغزار/چمنزار است.
وار ـ در زبان کردی به معنی سرزمین/چراگاه/محل اقامت/دیار است.
تاریخ اکثر اسامی محلات و کوههای آن منطقه به زمانهای قبل ازعصر کشاورزی برمیگردد.
اسم مرگور یعنی مرگ همان فارسی مرگ هست ور هم یعنی بازگشت یا بیا یعنی مرگ بیا یا مرگ بازگشت

بپرس