مساحت

/masAhat/

مترادف مساحت: سطح، اندازه گیری، پیمایش

برابر پارسی: پهنه، گستردگی، گستره

معنی انگلیسی:
area, measurement, survey

لغت نامه دهخدا

مساحت. [ م َ ح َ ] ( ع مص ) مساحة. زمین پیمودن. ( تاج المصادر بیهقی ). پیمودن زمین. زمین پیمایی. پیمایش. و رجوع به مساحة شود. || ( اِ ) سطح قسمتی معین از محوطه ای : مساحت مثلث ، مساحت مربع، مساحت دایره :
که دانست چندین زمین با مساحت
صد و شصت بار است خورشید تابان.
ناصرخسرو.
به ساحت مساحت ملکوت او نرسد. ( سندبادنامه ص 2 ).

مساحة.[ م ِ ح َ ] ( ع مص ، اِ ) مساحه. مساحت. پیمودن زمین. ( منتهی الارب ). زمین پیمودن. ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ). ذرع کردن زمین. ( اقرب الموارد ). و رجوع به مساحت شود. || تقسیم کردن زمین با مقیاس و تخمین قیمت و ارزش آن. ( اقرب الموارد ).
- علم مساحة؛ علمی است که از مقادیر خطوط و سطحها و اجسام ، و تعیین خط و مربع و مکعب بحث می کند، و در امر خراج و تقسیم اراضی و تخمین مساکن ارزشی فراوان دارد. ( اقرب الموارد ) ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).

فرهنگ فارسی

اندازه گرفتن زمین، پیمودن زمین ، به معنی سطح واندازه عرض وطول زمین یاچیزدیگرنیزمیگویند
۱ - ( مصدر ) اندازه گرفتن زمین پیمودن اراضی . ۲ - ( اسم ) پیمایش زمین . ۳ - ( اسم ) سطح محوطه و زمینی . ۴ - تشخیص مالیات حکومت بوسیل. اندازه گیری زمین . توضیح در تداول بفتح اول استعمال شود .

فرهنگ معین

(مِ حَ ) [ ع . مساحة ] (مص م . ) پیمودن یا اندازه گرفتن زمین .

فرهنگ عمید

۱. (ریاضی ) سطحی که میان مجموعه ای از خطوط یا مرزها قرار دارد.
۲. اندازۀ سطح.
۳. [قدیمی] دانش اندازه گرفتن زمین.

دانشنامه عمومی

مساحت یا پهنه، کمیتی است غیر برداری ( اسکالر یا نرده ای ) که بیانگر انداز هٔ سطح یک شکل دو بعدی و یا سطوح احجام سه بعدی است. با آن که نخستین بار مفهوم مساحت در بستر هندسه معرفی شد، رد پای آن در دیگر شاخه های ریاضی ( همانند حساب انتگرال در آنالیز ریاضی ) دیده می شود.
همانند بسیاری از مفاهیم پایهٔ ریاضی ( که در دوران پیش از مدرن ایجاد شده اند ) نمی توان تعیین کرد که چه فرد یا افرادی برای نخستین بار مفهوم مساحت را معرفی کرده اند. با این حال، الواح گلی بابلی و پاپیروس های مصری نمایانگر آشنایی این دو تمدن باستانی با مفهوم مساحت اند. ریاضیات این دو تمدن در بیش تر موارد تخمینی بر روابط حقیقی مساحت اشکال هندسی بودند؛ زیرا بسیاری از مسائل مطرح شده در این الواح و پاپیروس ها محاسبهٔ مساحت زمین های زراعی در اشکال گوناگون است. در بسیاری از موارد فرمول یکپارچه ای برای محاسبه وجود نداشت و هر مسأله با شیوهٔ مخصوص به خود حل می شد؛ هرچند شواهدی مبنی بر آشنایی با روابط مساحت اشکال ساده ای همانند مربع، مستطیل، مثلث و دایره ( با فرض π = 3 ) یافت شده است[ ۱] .
با ایجاد ریاضیات برهانی توسط یونانیان باستان، فرمول های محاسبهٔ مساحت نیز همانند دیگر روابط ریاضی اثبات شدند و مسائل جدیدی همانند پیدا کردن عدد پی و روش افنا مطرح شدند.
مساحت یک یکای فرعی در سیستم SI است که مبنای آن مساحت مربعی با ضلع یک متر ( ۱ متر مربع یا m² ) است.
تا پیش از فراگیری واحدهای متریک در ایران، یکای مساحت ( همانند دیگر یکاهای رایج آن دوران ) مبتنی بر ابعاد و اندازهٔ بدن انسان و همچنین قرارداد بود. یکاهای مساحت در ایران جریب، قفیز و قصبه بودند. جریب مساحتی در حدود ۱۰۰ متر مربع، قفیز حدود ۱۰۰۰ متر مربع ( در برخی نقاط ۱۵۰۰ متر مربع ) و جریب نیز حدود ۱۰۰۰ متر مربع ( در برخی نقاط ۱۱۰۰ متر مربع ) بودند. تا سال ۱۳۱۱ خورشیدی و معرفی یکاهای متریک از سوی دولت، این واحدها ( با وجود اختلاف در اندازه ی آن ها در هر نقطه ) تنها واحدهای مساحت رایج ایران بودند که به مرور با متر مربع و هکتار جایگزین شدند.
شاید بتوان شکل پایهٔ محاسبهٔ مساحت را مستطیل دانست؛ زیرا با بسط و گسترش روابط این شکل می توان به روابط دیگر شکل های هندسی همانند مربع، مثلث، لوزی، متوازی الاضلاع، دایره ( با استفاده از محاسبات انتگرال ) و . . . دست یافت. با استفاده از استدلال و قضایای ریاضی نیز می توان مساحت کل احجام منتظم را ( با بهره گیری از مساحت اشکال پایه ) به دست آورد.
عکس مساحتعکس مساحتعکس مساحت
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

مساحت (area)
بزرگی سطح. این بزرگی را با عددی بیان می کنند که نسبت آن را به مساحت سطح مربع واحد نشان می دهد. سانتی متر مربع (cm۲)، متر مربع (m۲)، و کیلومتر مربع (km۲) واحدهای متداول مساحت اند. برای تعیین مساحت اشکالی که محیطشان به شکل منحنی است، از انتگرال گیریاستفاده می کنند. مساحت شکل های مسطحی را که اضلاع مستقیم دارند، با استفاده از مساحت مستطیلبه دست می آورند. مثلاً، برای تعیین مساحت متوازی الاضلاع، مثلثیرا از یک گوشۀ آن برمی داریم و به گوشۀ دیگر می بریم تا مستطیل تشکیل شود. آن گاه، مساحت متوازی الاضلاع برابر است با حاصل ضرب طول در عرض این مستطیل که همان حاصل ضرب قاعدهدر ارتفاعمتوازی الاضلاع است. فرمول هایی برای مساحت مثلث، مربع، مستطیل، ذوزنقه، لوزی، و دایره، و نیز مساحت سطح اشکال منظم فضایی مانند کره، مخروط، و استوانهدر دست است.

مترادف ها

space (اسم)
جا، دوره، فضا، وسعت، مساحت، فاصله، مدت معین، زمان کوتاه، حیز

area (اسم)
طرف، فضا، حوزه، ناحیه، منطقه، مساحت، سطح، پهنه

فارسی به عربی

فضاء , منطقة

پیشنهاد کاربران

پهنه، برابر این واژه است.
درود بر کاربر گرامی /آریا گل پرور/. پیشنهاد نخستین شما "گسترا"، شوربختانه درست نیست ولی واژه سازی خوبی انجام دادید.
گسترا از دو بخش گستر - ا درست شده است، که خب گستر بن کنونی گستردن است و پسوند "ا"، پسوند کنشگر ( =فاعل ) ساز است به این گونه که واژه ای می سازد که کننده بن واژه ( =مصدر ) ش است. برای نمونه کوشا از کوشیدن می آید که خب بر پایه چیزی که گفتیم، می شود چیزی که کوشیدن را انجام می دهد. این پسوند برابر پسوند های "نده، گر، کار" است.
...
[مشاهده متن کامل]

پس گسترا می شود چیزی که گستردن را انجام می دهد، یا گسترش دهنده که برابر مساحت نیست.
ولی شما واژه سازی های خوبی را انجام دادید و جای آفرین گفتن دارد!

همتای واژه ی عربی مساحت، واژه ی پهلوی پِناج penAj می باشد.
واژه مساحت
معادل ابجد 509
تعداد حروف 5
تلفظ masāhat
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: مِساحة]
مختصات ( مِ حَ ) [ ع . مساحة ] ( مص م . )
آواشناسی masAhat
الگوی تکیه WWS
...
[مشاهده متن کامل]

شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار

پهنه
گسترا
نمونه:
Th —> ث یا ز
زِم —> تم ( them )
——— از این نگر
ارد - ارت - ارث - ارده - ارته - ارثه
Erde - aarde - eorthe - —> Earth
ارز ~ ارت - ارزه ~ ارته - ارزا ~ ارتا
ارز ( ارض، گستره، مساحت )
ارزه ( پهنه، عرصه )
ارزا ( زِم گَرد~ گردنده بر زمین، مساح )
گستره
مقدار سطح محصور یک شکل — دایره، مثلث ، . . .
سطح دایره - سطح مثلث
دقیقا به گستردگی یک محدوده مربوط میشود، پس:
گستره دایره و گستره مثلث و . . .
اندازه
نوشتم نظر
من نمیدونم معنی مساحت چیست و زدم تو گوگل
من میدونم معنی مساحت درست است یا نه
فکر کنم درست باشه
این واژه سریانی است // مشوحتا //
پوشینه، پوشانه، رویه، پهنگی، رویگی، روسنج
متراژ
مقدار گسترش مکانی
وسعت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس