مسافر از دیدگاه اسلام

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بسیاری از مسائل فقهی، در گذشته، حکم ویژه ای داشته اند، به گونه ای که فقیهان پیشین، با این که به زمان ائمه (ع) نزدیک بوده اند، در آن مسأله، کما بیش، اتفاق نظر داشته اند، ولی فقیهان دیگر که پس از آنان پا به عرصه وجود گذاشتند، آن فتوای مورد اتفاق را نادیده گرفته و با ژرف نگری بیش تری، سبب دگرگونی آن گردیده اند، از جمله مسأله نجس شدن آب چاه است به ملاقات با نجس، بدون دگرگونی ویژگی های سه گانه به وسیله نجس و چگونگی پاک کردن آن، که هم اکنون طلاب حوزه های علمیه شیعه در شرح لمعه این فتوا را می خوانند.همین حکم قطعی نزد آنان، سرانجام دگرگون شده، تا آن جا که قرنهاست شاید هیچ یک از فقیهان شیعه آن فتوا را نداشته و ندارد.
آنچه در زمان ما، کما بیش، همه فقیهان شیعه ، بر آن اتفاق نظر دارند، این است که:فرد در سفر هشت فرسخ و یا چهار فرسخ رفت و چهار فرسخ برگشت، مسافر به شمار می آید و در نتیچه، نماز رکعتی او، شکسته و روزه او باطل می شود، به جز در جاهای ویژه، که به گونه تخصیصی، این حکم وجود ندارد.این موضوع، گاهی در برخی از کتاب ها و مقاله ها و یا محافل علمی خاص، مورد نقد و برسی قرار می گرفته است و به گمان، ریشه و عامل این انتقادها، هماهنگ نبودن ملاک یاد شده با حکمت گذاردن اساسی حکم است؛ زیرا آن گونه که از روایات بر می آید، شارع مقدس، از گذاردن حکمِ کم کردن نماز و برداشتن روزه مسافر، هدف داشته و آن همانا، سبک کردن و برداشتن بخشی ار عبادت روزانه، در برابر رنج و دشواری و خستگی پیمودن راه است و بسیار روشن است که در این زمان، پیمودن راه با عادی ترین رسانه های مسافری، به درازای چهار یا هشت فرسخ، رنج و خستگی بسیار اندکی دارد.
حکمت و شأن نزول آیات
هر چند، بر اساس استنباط به سبک جواهر، حکمت سبب آن نمی شود که حکمی دگرگون گردد؛ زیرا شاید آن حکمت، بسان شأن نزول آیات قرآن باشد که سبب ویژه شدن حکم به مورد نزول نمی شود.باید گفت:میان حکمت و شأن نزول آیات ، فرق بسیار است.باید برای حکمت حساب جداگان های در فقه باز شود و در آن جا که حکمت با حکم سازگاری ندارد، در آن حکم به دیده تردید نگریسته شود و بازنگری صورت پذیرد و در این راستا، زمان و مکان به گونه ای جدی و واقعی دخالت داده شوند و حتی اگر لازم باشد، در برخی از مبانی اصولی و قواعد فقهی بازنگری به عمل آید.به عنوان مثال:در قرآن کریم و روایات ، آثاری به عنوان حکمت حکم نماز بیان گردیده، از جمله:«نماز انسان را از فحشا و منکر باز می دارد».ولی ما بسیاری از نمازگزاران را می بینیم که این آثار در آن یافت نمی شود.در این گونه موارد، نباید در درستی آنچه را که خداوند فرموده است، تردید روا داریم، بلکه باید در چگونگی گزاردن نماز، تردید کنیم.بی گمان، این چنین نمازی، به گونه ناشایست گزارده شده که از ناشایسته ها باز نداشته است.مسأله استنباط احکام نیز، به همین گونه است.هر گاه فقیهی در زمان و با مکانی، فتوای خود را برابر حکمت نیافت، نباید تردیدِ خود را متوجه حکمت کند، بلکه باید این هماهنگ نبودن، انگیزه تردید او در فتوا بشود و همه مبانی فتوای خود را مورد ارزیابی دوباره قرار بدهد.بر این اساس و اندیشه بود که نگارنده پس از بررسی دقیق و مطالعه همه سویه و مباحثه با شماری از دوستان فرهیخته، به این نتیجه رسیدم که از دیدگاه اسلام کسی است که با عادی ترین و همگانی ترین رسانه های مسافری، به مدت یک روز عادی از روزهای سال و به گونه مستقیم و یا با رفت و برگشت، به سفر برود که این یک روز در زمان صدور روایات نماز مسافر به درازای هشت فرسخ بوده و اکنون شاید به درازای چهارصد کیلومتر و یا کم تر از آن برسد.
نکته
در این نوشتار، سخن از دگرگونی حکم تکلیفی نیست.حکم تکلیفی مسافر، همان کم شدن نماز و برداشته شدن روزه از عهده توست و هیچ گونه دلیلی بر دگرگونی آن وجود ندارد، بلکه سخن درباره دگرگونی یک حکم گذارده شده است و آن هم، نه به گونه ای که حکم ثابت شده ای را دگرگون کرده باشیم، بلکه ادعا این است که این حکم بر نهاده شده از اساس به گونه ای بوده که با هماهنگ با پیشرفت و گذشت زمان نمونه های ویژه ای را می یابد.
بررسی آیات
...

پیشنهاد کاربران

بپرس